آیا ملک سلمان قدرت را به فرزندش خواهد سپرد؟-رضا قارزی
بسم الله الرحمن الرحیم
آیا ملک سلمان قدرت را به فرزندش خواهد سپرد؟
فضای سیاسی عربستان نشانه های از امکان بالای جابجایی قدرت در سطح اول پادشاهی این کشو را بروز داده است.امکان بالایی بر واگذاری قدرت کنونی پادشاه سلمان بن عبد العزیزبه محمد بن سلمان فرزندش وجود دارد.
هنوز بعد مرگ ملک عبد الله و جابجایی قدرت آسعود به برادرش، جنگ قدرت در عربستان بسیار جدی باقی است و نگرانی های جدی در خاندان سلطنتی عربستان دیده می شود. کارشناسان سیاسی دوران امروز آل سعود را دوران اضمحلال این رژیم کودک کش و بدتر از یهود می دانند.
هرگونه تحولی که در ریاض رخ می دهد معنا دار است چرا که در آنجا هیچ انتخاباتی بدون برنامه صورت نمی گیرد و هر تغییری بیانگر فعل و انفعالات داخلی و مواضع سیاسی آل سعود می باشد. تحولات اخیر درعربستان بیانگر این است که پادشاه جدید عربستان قصد دارد که با تغییر سازوکار سیاسی کشورش، استمرار قدرتش را با تغییر مهره های کلیدی تثبیت کند و این در راستای خواست و سلطه سازمان سیا امریکا و موساد رژیم غاصب صهیونیستی بر آنان انجام می گیرد.
مقامات سعودی بدون اجازه واشنگتن هیچ اقدامی را انجام نمی دهند و همواره تلاش کرده اند که وفاداریشان را به آمریکا ثابت کنند.در حالی که آل سعودی تلاش می کند تا وفاداری اش را به واشنگتن ثابت کند ، در این جریان دنیا متوجه شد که آل سعود خاندانی بی رحم و ظالم هستند که تنها نگرانشان منافع شخصی شان و نه حتی مردمانشان می باشد.شاید بتوان تاثیر سریع این وفاداری را این گونه بیان کرد مادامی که عربستان مورد حمایت آمریکا است دست به هیچگونه اقدامی بدون کسب اجازه از واشنگتن نخواهد زدودر آینده این اتحاد شکست خورده و برای هر دو آنها نابودی به بار خواهد آورد.
قویا در فضای عربستان محمد بن سلمان پسر پادشاه عربستان که وزیر دفاع و جانشین ولیعهد است، پادشاه خواهد شد زیرا پدرش به زودی به سود او کنارهگیریخود را از قدرت اعلام خواهد کردهماکنون محمد بن نایف ولیعهد است اما گویا پادشاه به دنبال کنارهگیری از قدرت به نفع پسرش است.
از علل اصلی امکا ن قوی کناره کیری سلمان از قدرتسالخوردگی جلب رضایت امریکا در تلسط بر فضای سیاسی عربستان ،ناتوانی ،فراموشی و بیماری او می باشد. با این وجود ساختار عربستان از دو عنصر داخلی و خارجی تشکیل شده است. منظور از ساختار داخلی ، آرایش دادن به اوضاع و احوال در داخل کشور است. بعد از آن چگونگی روابط این کشور با خارج است. آن چه که اکنون در عربستان جاری است به نظر من هیچ ارتباطی با سیاست خارجی این کشور ندارد بلکه با هدف سروسامان دادن به اوضاع داخلی صورت گرفت. بنابراین باید گفت، در سیاست خارجی عربستان هیچ تغییری صورت نمی گیرد. . بنابراین تغییر و تحولات داخلی کنونی در عربستان هیچ ارتباطی با سیاست خارجی این کشور ندارد، نقشی که عربستان در قبال یمن، سوریه ، لبنان و.. در خصوص رابطه با امریکا و رژیم صهیونیستی ایفا می کند.در صورتی که طرح های توطئه آمیز عربستان در منطقه شسکت بخورد به تبع آن تغییراتی در سیاست خارجی این کشور نیز دیده می شود. رژیم آل سعود نقش تاریخی و ماموریتی دارد که از زمان تاسیس موظف به ایفای آن بوده است هرچند چهره ها و اشخاص حاکم بر کشور تغییر کرده اند ولی این نقش ماموریتی هیچ تغییری نکرده است. ما دیدیم که سعود الفیصل چهل سال وزیر امور خارجه عربستان بود. دیدیم که در این طول این سال ها هیچ رویکرد سیاسی خارجی جدیدی رخ نداد. همین سیاست ثابت ادامه خواهد یافت.
واقیت ضعیف ممکن آنکه که میان محمدبن سلمان و محمد بن نایف برای شاه شدن رقابت وجود دارد. برخی میگویند
اطرافیان محمد بن نایف اکنون در حال برنامهریزی برای رساندن او به تخت شاهی هستند، در نتیجه برخی منابع میگویند ماههای آتی روابط بن نایف وبن سلمان محک زده خواهد شد،بنابراین از کنارهگیری سلمان به سود محمد بن سلمان نباید زیاد متعجب شد.رابطه میان محمدبن نایف و محمد بن سلمان باعث شکل گیری بحث هایی در حلقه های سیاست خارجی در سراسر جهان شده است. تردید چندانی وجود ندارد که سلطنت سعودی خواستار پادشاهی محمد بن سلمان در آینده است؛ تنها سوال باقی مانده این است که آیا نایف اجازه خواهد داشت که سلطنت میان این دو مرد بماند. بسیاری از ناظران سعودی در حال حاضر معتقدند که شاه سلمان بازنشستگی خود را اعلام خواهد کرد و محمد بن سلمان را به عنوان جانشین خود انتخاب خواهد کرداما اطلاعات متناضی در مورد اینکه آیا رقابتی میان دو ولیعهد وجود دارد یا خیر نیز به چشم می خورد. برخی می گویند محمدبن نایف طرح هایی برای جانشینی خود دارد. گزارش های دیگر نیز وجود دارد که می گوید این دو رقیب می توانند به عنوان یک تیم به خوبی عمل کنند.این شراکت و همکاری طی ماه های آینده به طور روزافزونی آزمایش خواهد شد. این دو مرد مسئول به پیش راندن تاسیسات دفاعی اغلب لگام گسیخته عربستان هستند تا به یک هدف مشترک برسند: محمدبن نایف وزیر کشور و مسئول امنیت داخلی است، و محمدبن سلمان وزیر دفاع و در نتیجه عملا فرمانده نیروی زمینی، هوایی و دریایی محسوب می شود.به طور سنتی، وزیر کشور و ارتش عربستان همکاری خوبی با هم ندارند. نیروی سوم در این میان گارد سلطنتی عربستان به فرماندهی متعب بن عبدالله است که آرزویش برای پادشاهی شش ماه پیش با درگذشت پدرش از بین رفت و در ماه آوریل زمانیکه پادشاه محمدبن سلمان را به عنوان معاون ولیعهد انتخاب کرد، کاملا نابود شد. متعب که متحد محمدبن نایف شمرده می شود، به نقش خود در گارد سلطنتی مشغل است و این در حالی است که گزارش هایی وجود دارد مبنی بر اینکه محمدبن سلمان می خواهد نیروهای اساسا قبیله ای را جذب نیروی زمینی سعودی کند و از این طریق حضور متعب زائد خواهد شد.در چنین شرایطی علاوه بر مقابله با دشمنان داخلی و خارجی، حاکمان عربستان باید با یک مخمصه مالی نیز مقابله کند.
رضا قارزی-مرداد 94
