بسم الله الرحمن الرحیم
قرآن درس انسان(بخش اول)
(گزیده ای ازفضائل،ظرائف لطائف وخواص آیات وسوره های قرآن مجید به همراه حکایات ونکات قرآنی)
رضا قارزی
مفاهیم و محتوای قرآن کریم
هر یک از سوره های قرآن در بردارنده ی مطالب و موضوعات متنوع یاست که ذکر تمامی آن ها از حوصله این مطلب خارج است اما جهت آشنایی خوانندگان به بعضی از مووضعات به ترتیب زیر اشاره می شود:
سوره ی مبارکه ی حمد (فاتحه)
این سوره به دو بخش تقسیم می شود: بخشی از حمد و ثنای خدا سخن می گوید و بخشی از نیازهای بنده و عقاید اسلامی و خلاصه قرآن است.
سوره ی مبارکه ی بقره
بحث هایی پیرامون توحید و خداشناسی، معاد و زندگی پس از مرگ، اعجاز قرآن، بحث هایی درباره ی یهود و منافقان، تاریخ پیامبران مخصوصاً حضرت ابراهیم علیه السلام و حضرت موسی علیه السلام، بحث هایی در زمینه ی احکام مختلف اسلامی از قبیل نماز، روزه، جهاد، حج، تغییر قبله، ازدواج و طلاق، تجارت، دین (وام)، ربا، انفاق، قصاص، تحریم قسمتی از گوشت های حرام، قمار، شراب و بخشی از احکام وصیت.
سوره ی مبارکه ی آل عمران
بحث هایی در زمینه ی ایمان و سالام و اتسقامت در راه حمایت و گسترش اسلام، مبارزه منطقی با یهود و مسیحیت و مشرکان و پاره ای درس های تربیتی و نفی عقاید باطل.
سوره ی مبارکه ی نساء
دعوت به ایمان و عدالت، ذکر سرگذشت پیشینیان، قانون ارث، قوانین مربطو به ازدواج، قوانین کلی برای حفظ اموال عمومی، کنترل و نگهداریا و بهسازی محیط خانواده، حقوق وظایف افراد جامعه در برابر یکدیگر، معرفی دشمنان، لزوم اطاعت از رهبری، تشویق مسلمانان به مبارزه و اهمیت هجرت.
سوره ی مبارکه مائده
معرففی عقائد و معارف اسلامی، مسئله رهبری پس از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) مسئله اعتقاد به تثلیث در مسیحیت، وفای به عهد، عدالت اجتماعی، شهادت به عدل، تحریم قتل نفس با ذکر داستان فرزندان آدم علیه السلام هابیل و قابیل، معرفی غذاهای حلال و حرام و قسمتی از احکام وضو و تیمم.
سوره ی مبارکه اَنعام
مبارزه با شرک و بت پرستی، دعوت به اصول سه گانه ی توحید، نبوّت و معاد و ذکر اعمال و کردار و بدعت های مشرکان.
سوره ی مبارکه ی اَعراف
ذکر مسئله مبدأ و معاد، داستان آفرینش آدم، سرگذشت قوم نوح علیه السلام، لوط علیه السلام و شعیب علیه السلام و سرگذشت بنی اسرائیل و مبارزه ی حضرت موسی علیه السلام با فرعون.
سوره ی مبارکه ی اَنفال
ذکر مسائل مالی و اقتصادی اسلام از جمله: انفال و غنائم، بیان صفات و امتیازات مؤمنان واقعی، داستان جنگ بدر، ذکر احکام جهاد، ذکر جریان شب تاریخی هجرت پیامبر علیه السلام از مکّه به مدینه وضع مشرکان و خرافات آن ها قبل از اسلام بیان حکم خمس، بیان برتری معنوی مسلمانان بر کفّار، حکم اسیران جنگی، بیان مبارزه با منافقان و راه شناخت آنان.
سوره ی مبارکه ی توبه
قطع رابطه با مشرکان، بیان سرنوشت منافقان و نشانه های آنان ذکر انحراف اهل کتاب از حقیقت توحید، بحث های مربوط به جهاد، ستایش مجاهدان راه خدا، اشاره به زکات، بیان پرهیز از تراکم ثروت، لزوم تحصیل علم، ذکر داستان هجرت پیامبر علیه السلام بیان مسئله ماه های حرام، موضوع گرفتن جزیه از اقلیت های مذهبی.
10. سوره ی مبارکه ی یونُس
تکیه بر مسئله مبدا و معاد، مسئله وحی و مقام پیامبر علیه السلام بیان نشانه های عظمت خداوند، ذکر زندگی پیامبران از جمله: نوح موسی و یونُس علیه السلام بیان سرسختی بت پرستان در برابر حق.
11. سوره ی مبارکه هود
ذکر سرگذشت پیامبران مخصوصاً حضرت نوح علیه السلام مبارزه با شرک و بت پرستی، ذکر مسئله ی معاد، دستوار استقامت کردن به مؤمنان، ذکر سرگذشت هود و صالح و ابراهیم و لوط و حضرت موسی علیه السلام و مبارزات آنان.
12. سوره مبارکه ی یوسُف
تمام آیات این سوره جز چند آیه آخر در مورد سرگذشت جالب و شیرین و عبرت انگیز حضرت یوسف علیه السلام است.
13. سوره ی مبارکه ی رعد
بیان حقانیت و عظمن قرآن، ذکر اسرار آفرینش آسمان ها و بیان معاد، اشاره به تسبیح کردن رعد، ذکر سجده ی آسمانیان و زمینی ها در برابر عظمت خدا، بیان مثال های زیبا برای شناخت حق و باطل، ذکر وفای به عهد و صله ی رحم و صبر و استقامت و انفاق کردن در پنهان و آشکار و بیان سرگذشت اقوام یاغی و سرکش و تهدید کفّار.
14. سوره ی مبارکه ابراهمی
بیان داستان قهرمان توحید حضرت ابراهیم علیه السلام ذکر تاریخ انبای گذشته مانند: حضرت نوح و موسی علیه السلام و قوم عا و ثمود و بیان مسئله مبدا و معاد.
15. سوره ی مبارکه ی حِجر
سفارش به مطالعه در اسرار آفرینش، بیان مسئله معاد و کیفر بدکاران، ذکر اهمیت قرآن، بیان داستان آدم و سرکشی ابلیس، اشاره به سرگذشت اقوامی چون قوم لوط و صالح و شعیب علیه السلام.
16. سوره ی مبارکه ی نحل
بیان پاره ای از نعمت های خداوند از قبیل باران و نور آفتاب، انواع گیاهان و میوه ها و مواد غذایی و حیواناتی که خدمت گذار انسان ها هستند اشاهر پرمعنی و کوتاه به زنبورعسل، ذکر دلایل توحید، بیان معاد و تهدید مشرکان، دستور به عدل و احسان و هجرت و جهاد و نهی از فحشاء و ظلم و ستم و پیمان شکنی، ذکر کوتاهی از حضرت ابراهیم علیه السلام.
17. سوره ی مبارکه ی اِسراء
بیان دلایل نبوت، داستان معراج پیامبر علیه السلام بیان تاریخ پرماجرای بنی اسرائیل، ذکر مسئله وجود حساب و کتاب در زندگی این جهان، حق شناسی به ویژه در رابطه با پدر و مادر، تحریم اسراف و تبذیر کردن و هم چنین بخل و فرزندکشی (در جاهلیت بوده است) و زنا و خوردن مال یتیم و کم فروشی و تکبر و خون ریزی، بیان تأثیر قرآن در درمان هر گونه بیماری اخلاقی و اجتماعی، ذکر معجزه بودن قرآن.
18. سوره ی مبارکه ی کَهف
ذکر داستان اصحاب کهف، ذکر داستان ملاقات حضرت موسی و خضر (هر چند نام خِضر در این سوره نیامده است) و بیان درسی عمیق و زیبا در این باره، بیان ماجرای ذوالقرنین و یأجوج و مأجوج.
19. سوره ی مبارکه ی مریم
بیان سرگذشت حضرت زکریا و حضرت مریم و عیسی علیه السلام و ابراهیم قهرمان توحید و فرزندش اسماعیل و ادریس و پاره ای دیگر از پیامبران بزرگ الهی، بیان مباحثی از قیامت، نفی فرزند داشتن خداوند و بیان مسئله شفاعت.
20. سوره ی مبارکه ی طه
اشاره به عظمت قرآن و بیان صفات جلال و جمال خداوند، ذکر داستان حضرت موسی و گوساله پرستی بنی اسرائیل، اشاره به مسئله ی معاد و بیان سرگذشت آدم علیه السلام و حوا در بهشت و هبوط آنان.
21. سوره ی مبارکه ی انبیاء
اشاره به فرازهایی از حالات 16 تن از پیامبران بزرگ الهی که عبارتند از: حضرت موسی، هارون، ابراهیم، لوط، اسحاق، یعقوب، نوح، داوود، سلیمان، ایوب، اسماعیل، ادریس، ذوالکفل، ذاالنون (یونُس)، زکریا و یحیی. همچنین اشاره به توحید و پیروزی حق علیه باطل.
22. سوره ی مبارکه ی حجّ
ذکر آیاتی در مورد معاد و بیان دلایل آن بررسی سرگذشت عبرت انگیز گذشتگان از جمله قوم نوح، عاد، ثمود، قوم ابراهیم و لوط، قوم شعیب و قوم موسی. بین مباحثی در مورد مسئله حج و سابقه ی تاریخی آن از زمان حضرت ابراهیم و بیان مسئله قربانی کردن در حج و طواف...، تشویق به نماز و زکات و امر به معروف و نهی از منکر و بیان توکل کردن به خداوند.
23. سوره ی مبارکه ی مؤمنون
بیان اوصاف مؤمنان، بیان خداشناسی همراه با آوردن نشانه های مختلفی از نظام شگرف آفرینش انسان و حیوانات و گیاهان، بیان سرگذشت پیامبرانی چون: نوح، هود، موسی و عیسی علیه السلام بحث هایی درباره ی معاد.
24. این سوره را می توان سوره پاکدامنی و عفت و مبارزه با آلودگی های جنسی دانست. چرا که قسمت عمده ی دستوراتش بر محور پاکسازی اجتماع از طرف مختلف از آلودگی های جنسی دور می زند.
25. سوره ی مبارکه فُرقان
ذکر دلایل توحید و اشاره به منطق ضعیف مشرکان، ذکر نشانه های عظمت خداوند مانند: روشنایی آفتاب، ظلمت و تاریکی شب، باد و باران، زنده شدن زمین، آفرینش آسمان ها و زمین و خورشید و ماه و سیر منظم آنها، بیان صفات مؤمنان راستین.
26. سوره ی مبارکه ی شعراء
بیان عظمت قرآن، فرازهایی از سرگذشت هفت پیامبر بزرگ الهی که عبارتند از: ابراهیم، نوح، هود، صالح، لوط، شعیب و حضرت موسی علیه السلام و مباحثی و پیرامون شاعران.
27. سوره ی مبارکه ی نَمل
اشاره به معاد، سرگذشت پنج پیامبر بزرگ الهی، بیان داستان حضرت سلیمان و ملکه ی سبأ و سخن گفتن پرندگانی چون هُدهُد و حشراتی چون مورچه با آن حضرت.
28. سوره ی مبارکه ی قَصص
ذکر تاریخ چه بنی اسرائیل، بیان داستان قارون آن مرد ثروتمند و مستکبر که سرگذشتی چون فرعون داشت و با این تفاوت که قارون در خاک فر رفت و فرعون در آب غرق شد.
29. سوره ی مبارکه ی عنکبوت
بیان مسئله امتحان شدن انسان ها، ذکر وضع منافقان، ذکر گوشه هایی از مبارزات پیامبران بزرگ الهی چون: حضرت نوح، ابراهیم، لوط، شعیب و بیان مسئله توحید و ضعف و ناتوانی معبودهای ساختگی.
30. سوره ی مبارکه ی روم
پیش گویی پیروزی رومیان بر ایرانیان در جنگی که در آینده درگیر می شد، بیان گوشه ای از طرز فکر و حالات افراد بی ایمان، اشاره به مسئله ی مالکیت و حق ذی القربی و نکوهش رباخواری.
31. سوره ی مبارکه ی لقمان
اشاره به عظمت قرآن، ذکر قسمتی از سخنان حکمت آمیز لقمان به فرزندش، بیان دلایل توحید و اشاره ی کوتاهی به مسئله ی معاد و بیان علم غیبت خداوند.
32. سوره ی مبارکه ی سجده
بیان عظمت قرآن، ذکر آفرینش انسان از خاک و آب و روح الهی، ذکر معاد و انذار و بشارت، اشاره کوتاهی به تاریخ بنی اسرائیل.
33. سوره ی مبارکه ی احزاب
اشاره به پاره ای از خرافات دوران جاهلیت (قبل از اسلام) مانند مسئله ظهار (یک شیوه طلاق در جاهلیت بوده است) اشاره به جنگ احزاب، اشاره به همسران پیامبر که باید در همه ی امور الگو باشند، اشاره به داستان زید پسر خوانده پیامبر ا سلام علیه السلام و ذکر مسئله حجاب.
34. سوره ی مبارکه ی سبأ
بیان مسئله توحید و نبوت و معاد، ذکر نعمت های الهی، بیان سرنوشت شکرگزاران و کافران، دعوت انسان ها به تفکر و اندیشه و عمل صالح.
35. سوره ی مبارکه ی فاطر
بیان عظمت خداوند و مسئله توحید، اشاره به مسئله ی رهبری انبیاء و مبارزه ی آنان با کافران، بیان اندرز و مواغظ الهی در زمینه های مختلف.
36. سوره ی مبارکه یس
بیان رسالت پیامبر اسلام علیه السلام و قرآن مجید و هدف نزول آن، اشاره به رسالت بعضی از پیامبران الهی، ذکر مباحثی درباره ی توحید، معاد و پایان جهان و بهشت و دوزخ.
37. سوره ی مبارکه ی صافّات
بحثی پیرامون گروه هایی از ملائکه، بیان عاقبت کافر[1]، ذکر قسمتی از تاریخ انبیای بزرگ الهی مانند: حضرت نوح، ابراهیم، اسحاق، موسی و هارون، الیاس، لوط و یونس علیه السلام و بیان یکی از انواع شرک که عبارت باشد از اعتقاد به خویشاوندی خداوند با جن یا فرشتگان، بیان پیروزی لشکر حق بر کفر و نفاق.
38. سوره ی مبارکه ص
ذکر مسئله نبوت پیامبر اسلام علیه السلام اشاره به گوشه هایی از تاریخ مخصوصاً حضرت داوود، سلیمان و ایّوب، بیان سرنوشت کفّار، بیان آفرینش انسان و مقام والای او وسجده کردن فرشتگان برای آدم.
39. سوره ی مبارکه ی زُمَر
بیان توحید و معاد، بیان پاداش و عذاب در قیامت، بیان اهمیت قرآن مجید، اشاره ی کوتاه به سرگذشت اقوام گذشته و ذکر مسئله ی توبه.
40. سوره مبارکه ی مؤمن (غافر)
طرح داستان حضرت موسی علیه السلام و فرعون، اشاره به مؤمن آل فرعون، دعوت پیامبر علیه السلام به صبر و شکیبایی و اشاره به قیامت و توحید.
41. سوره ی مبارکه ی فُصّلت
توجه دادن به قرآن، اشاره به آفرینش آسمان و زمین و مراحل پیدایش کره ی زمین و کوه های و گیاهان و حیوانات، اشاره به سرگذشت اقوام مغرور و سرکش گذشته از جمله قوم عاد و ثمود و اشاره ی کوتاهی به داستان حضرت موسی علیه السلام.
42. سوره ی مبارکه ی شوری
اشاره به وحی و ارتباط پیامبران با خداوند، بیان یک سلسله ی مباحثِ اخلاقی مانند: استقامت، توبه، عفو و گذشت، فرو نشاندن آتش خشم، دوری کردن از لجاجت و دنیاپرستی و جزع و فزع به هنگام بروز مشکلات.
43. سوره ی مبارکه ی زُخرُف
اشاره به اهمیت قرآن و نبوّت پیامبر اسلام، مبارزه با تقلیدهای کورکورانه، اشاره به ارزش های باطلی که حاکم بر افراد بی ایمان است بیان اندرزهای سودمند مؤثّر.
44. سوره ی مبارکه ی دُخان
بیان عظمت قرآن و این که در شب قدر نازل شده است، اشاره به سرگذشت حضرت موسی و قوم بنی اسرائیل در مقابل فرعون، اشاره به هدف آفرینش و بیهوده نبودن خلقت آسمان و زمین.
45. سوره ی مبارکه ی جائیه
بیان عظمت قرآن، ذکر پاره ای از ادعاهای طبیعی مسلکان و پاسخ قاطع به آنها، اشاره ی کوتاهی به سرنوشت بعضی اقوام گذشته چون بنی اسرائیل دعوت به عفو و گذشت در عین قاطعیت و عدم انحراف از حق، اشاره به حوادث تکان دهنده ی قیامت، مخصوصاً مسئله نامه ی اعمال که تمامی کارهای انسان را بی کم و کاست در برمی گیرد.
46. سوره ی مبارکه ی اَحقاف
ذکر عظمت قرآن، اشاره به داستان قوم عاد که ساکن سرزمین احقاف بودند، اشاره به گسترش و عمومیت دعوت پیامبر اسلام تا آن جا که غیر از انسان ها طایفه ی جن را نیز شامل می شود.
47. سوره ی مبارکه ی محمّد(ص)
بیان مسئله ایمان و کفر و مقایسه حال مؤمنان و کافران، بیان مسئله جهاد، ذکر شرح حال منافقان، بررسی سرنوشت اقوام گذشته، بیان آزمایش الهی به تناسب مسئله جنگ، ذکر مسئله انفاق که آن نیز نوعی جهاد است و نقطه ی مقابل آن بخل.
48. سوره ی مبارکه فتح
اشاره به پیروزی اسلام و تأکید بر تحقق خواب پیامبر علیه السلام و هدف والای ایشان. معرّفی کسانی که از شرکت در جهاد معاف هستند، اشاره به ویژگی های پیروان اسلام صلی الله علیه و آله و صفات مخصوص آنها.
49. سوره ی مبارکه حُجُرات
بیان آداب برخورد با پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله اشاره به یک سلسله اصول اخلاق اجتماعی اسلام، بیان دستوراتی در زمینه ی چگونگی حل و فصل اختلافات داخلی که احیاناً در میان مسلمان روی می دهند اشاره به این که ایمان تنها به گفتار نیست.
50. سوره ی مبارکه ی ق
تقریباً تمام آیات این سوره بر محور معاد دور می زند و مباحثی چون ثبت اعمال و اقوال، مرگ و انفال از این جهان به جهان دیگر حوادث قیامت و استدلال بر مسئله معاد را مطرح می نماید. البته در این میان به اقوام طغیانگر گذشته چون فرعون و قوم عاد و قوم لوط و قوم شعیب و تبع اشاره می کند.
51. سوره ی مبارکه ی ذاریات
بیان مسئله معاد، اشاره به توحید، ذکر داستان فرشتگانی که میهمان حضرت ابراهیم شدند، اشاره به داستان حضرت موسی علیه السلام و قوم عاد و ثمود و قوم نوح.
52. سوره ی مبارکه ی طور
اشاره به نعمت ها و مواهب الهی بر مؤمنان در قیامت، اشاره به نبوت پیامبر صلی الله علیه و آله بیان مسئله توحید و معاد، ذکر عذاب های الهی برای کافران.
53. سوره ی مبارکه ی نجم
اشاره به تماس پیامبراکرم صلی الله علیه و آله با پیک وحی (جبرئیل) اشاره به معراج پیامبر صلی الله علیه و آله بیان خرافات مشرکان در مورد بت ها، بازگذاشتن راه توبه، ذکر اقوام گذشته مانند: قوم عاد و ثمود و نوح و لوط.
54. سوره ی مبارکه ی قمر
بیان نزدیکی قیامت و موضوع شق القمر، اشاره به قوم سرکش نوح و مسئله طوفان، ذکر داستان قوم عاد و ثمود و مخالفتشان با حضرت صالح و مسئله ناقه (شتر) اشاره به قوم لوط و سخنی کوتاه در مورد مؤمن آل فرعون.
55. سوره ی مبارکه ی الرحمن
اشاره به نعمت های الهی، اشاره به چگونگی خلقت جن و انسان، بیان نشانه های خداوند در زمین و آسمان، ذکر نعمت های ابدی جهان آخرت و عذاب های دردناک مشرکان و کافران.
56. سوره ی مبارکه ی واقعه
بیان نشانه های ظهور قیامت و گروه بندی انسان ها، ذکر مقامات مقرّبین و اصحاب یمین و انواع مواهب الهی برای آن ها، ذکر اصحاب شمال و مجازات های دردناک آن ها در دوزخ، بیان حالت احتضار و انتقال از این جهان.
57. سوره ی مبارکه ی حدید
بیان توحید و صفات خداوند که حدود بیست و هفت صفت از صفات الهی در آن آمده است. اشاره به عظمت قرآن، ذکر انفاق در راه خدا، اشاره به عدالت اجتماعی که از اهداف مهم انبیاء است مذمت و نکوهش رهبانیت و انزوای اجتماعی.
58. سوره ی مبارکه ی مجادله
اشاره به حکم ظِهار، بیان دستورهایی در آداب مجالست از جمله منع کردن از نجوی (درِ کوشی حرف زدن) بحث در مورد منافقان و دعوت به حزب الله.
59. سوره ی مبارکه ی حشر
اشاره به تسبیح کردن عمومی موجودات در برابر خداوند، اشاره به ماجرای درگیری مسلمانان با یهودیان پیمان شکنی مدینه اشاره به منافقان مدینه، بیان صفات جمال و جلال خدای تعالی و اسماء حسنی.
60. سوره ی مبارکه ی ممتحنه
بیان مسئله «حبّ فی الله» و «بغض فی الله» و نهی از طرح دوستی با مشرکان، اشاره به زنان مهاجر و آزمایش و امتحان آن ها.
61. سوره ی مبارکه ی صفّ
دعوت به هماهنگی گفتار و کردار و پرهیز از سخن گفتن بدون عمل کردن، دعوت به جهاد، اشاره به پیمان شکنی بنی اسرائیل، بشارت عیسی علیه السلام به آمدن پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله تضمین پیروزی اسلام بر همه ی ادیان، اشاره به زندگی حواریین حضرت عیسی علیه السلام.
62. سوره ی مبارکه ی جمعه
بیان توحید و هدف بعثت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ذکر مسئله معاد اشاره به برنامه ی سازنده نماز جمعه و بعضی خصوصیات این عبادت بزرگ، اشاره به تسبیح عمومی موجودات، دستور مؤکد برای انجام نماز جمعه و تعطیل کسب و کار برای شرکت در آن.
63. سوره ی مبارکه ی منافقون
محور اصلی این سوره منافقان است که شامل نشانه های آن، برحذر داشتن مؤمنان از توطئه های آنها می باشد و هم چنین توصیه به انفاق در راه خدا و غافل نشدن از ذکر او.
64. سوره ی مبارکه تغابُن
بیان توحید و صفات و افعال خداوند، اشاره به این که روز قیامت روز مغبون شدن گروهی و برنده شد گروه دیگر است، دستور به اطاعت از خداوند و پیامبر و دعوت به انفاق کردن.
65. سوره ی مبارکه ی طلاق
بیان احکام مربوط به طلاق و اشاره به مبدأ و معاد و نبوّت پیامبر و بشارت و انذار.
66. سوره ی مبارکه ی تحریم
اشاره به موضوع مربوط پیامبر صلی الله علیه و آله با بعضی از همسرانش، دستور به مراقبت در امر تعلیم و تربیت خانواده اشاره به توبه و جهاد اشاره به دو تن از زنان صالح یعنی حضرت مریم و همسر فرعون و دو نفر از زنان ناصالح مانند همسر نوح و همسر لوط.
67. سوره ی مبارکه مُلک
اشاره به صفات خداوند و نظام شگفت خلقت، خصوصاً آفرینش آسمان ها و ستارگان و زمین و پرندگان و آب های جاری و آفرینش گوش و چشم (ابزار شناخت)
68. سوره ی مبارکه ی قلم
ذکر قسمتی از صفات ویژه ی رسول خدا صلی الله علیه و آله مخصوصاً اخلاق برجسته ی ایشان، بیان قسمتی از صفات زشت دشمنان، بیان عظمت قرآن و اشاره به قیامت.
69. سوره ی مبارکه ی الحاقّه
بیان مسائل مربوط به قیامت که سه نام از نام های قیامت یعنی (حاقه، قارعه، واقعه) را در این سوره ذکر فرموده است. اشاره به سرنوشت اقوام گذشته مخصوصاً: قوم عاد، قوم ثمود و قوم فرعون، اشاره به عظمت قرآن و پیامبر صلّی الله علیه و آله.
70. سوره ی مبارکه ی معارج
بیان خصوصیات قیامت، ذکر پاره ای از صفات انسان های خوب و بد، اشاره به عذاب شدن یکی از منکران پیامبر صلّی الله علیه و آله.
71. سوره ی مبارکه ی نوح
این سوره سرگذشت حضرت نوح علیه السلام را بیان می کند.
72. سوره ی مبارکه ی جنّ
مباحث این سوره عمدتاً درباره ی موجودات ناپیدایی به نام جن می باشد که به ایمان آوردن آنها به پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله و خضوع آن ها در برابر قرآن مجید و اعتقادشان به معاد و این که دارای گروهی مؤمن و گروهی کافر هستند، اشاره شده است.
73. سوره ی مبارکه ی مزّمّل
دعوت پیامبر به قیام شبانه برای عبادت و تلاوت قرآن، اشاره به معاد، اشاره به حضرت موسی، دعوت به نماز و زکات و انفاق در راه خدا.
74. سوره ی مبارکه ی مدّثّر
دعوت پیامبر به قیام و ابلاغ آشکار پیام الهی و صبر و استقامت تأکید بر امر قیامت از طریق سوگندهای مکرّر و اشاره به ارتباط سرنوشت هر انسانی با اعمال او.
75. سوره ی مبارکه ی قیامت
مباحث این سوره بر محور قیامت و معاد دور می زند، از جمله بیان حوادث عجیب و هول انگیز که در پایان این جهان و آغاز قیامت روی می دهد و لحظات پراضطراب مرگ و انتقال از این جهان به جهان دیگر.
76. سوره مبارکه ی انسان (دهر)
اشاره به آفرینش انسان، اشاره به اهمیت قرآن بیان حاکمیت مشیت و خواست الهی در عین مختار بودن انسان.
77. سوره ی مبارکه ی مرسّلات
بیشترین مطلبی که در این سوره طرح شده است مسائل به قیامت می باشد.
78. سوره ی مبارکه ی نبأ
طرح حادثه بزرگ قیامت در قالب سؤال اشاره به قدرت خداوند در آسمان و زمین، اشاره به نعمت های الهی برای نیکوکاران و عذاب های دردناک برای طغیانگران و کافران.
79. سوره ی مبارکه ی نازعات
این سوره بر محور مسائل مربوط به معاد دور می زند و اشاره ای هم به داستان حضرت موسی و سرنوشت فرعون می نماید و این که هیچ کس غیر از خدا از تاریخ وقوع روز قیامت باخبر نیست.
80. سوره ی مبارکه ی عبس
طرح مسئله معاد، اشاره به کسی که در برابر مرد نابینای حقیقت جو برخورد مناسب نداشت بیان و ارزش و اهمیت قرآن.
81. سوره ی مبارکه ی تکویر
بیان مسئله قیامت و دگرگونی عظیم در پایان این جهان اشاره به عظمت قرآن.
82. سوره ی مبارکه ی انفطار
این سوره نیز بر محور مسائل مربوط به قیامت دور می زند و انسان را به نعمت های خداوند و فرشتگانی که مأمور ثبت اعمال انسان ها هستند توجه می دهد.
83. سوره ی مبارکه ی مطفّفین
اشاره به کم فروشان و تهدید آنان، اشاره به سسرنوشت بدکاران در روز قیامت و نعمت های عظیم الهی برای نیکوکاران.
84. سوره ی مبارکه انشقاق
این سوره نیز عموماً به مسئله معاد اشاره دارد و حوادث هولناک روز قیامت را بیان می کند.
85. سوره ی مبارکه ی بروج
اشاره به اصحاب اُخدود اشاره به داستان فرعون و ثمود و اقوام گردنکش و طغیانگری که نابود شدند، بیان عظمت قرآن و اهمیت آن.
86. سوره ی مبارکه ی طارق
اشاره به مسئله معاد و بیان اهمیت و ارزش و عظمت قرآن مجید.
87. سوره ی مبارکه ی اعلی
اشاره به دستورات الهی به پیامبر در زمینه ی تسبیح پروردگار و ادای رسالت، اشاره به مؤمنان خاضع و کافران شقی و ذکر عوامل شقاوت و سعاد.
88. سوره ی مبارکه غاشیه
اشاره به معاد، بیان مسئله توحید و اشاره به آفرینش آسمان و خلقت کوه ها و زمین و اشاره به نبوّت.
89. سوره ی مبارکه ی فجر
تهدید کافران به عذاب، اشاره به اقوام طغیانگری چون عاد و ثمود و فرعون، اشاره به امتحان شدن انسان و بیان مسئله معاد.
90. سوره ی مبارکه بلد
اشاره به این که زندگی انسان در این دنیا همواره توأم با مشکلات و رنج است، ذکر پاره ای از نعمت های الهی و ناسپاسی انسان، اشاره به گروه مؤمنان و گروه کافران و سرنوشت آن ها.
91. سوره ی مبارکه ی شمس
اشاره به تهذیب نفس و تطهیر قلب از ناپاکی ها و اشاره به اقوام طغیانگر گذشته مانند: قوم ثمود.
92. سوره ی مبارکه ی لیل
این سوره مردم را به دو گروه تقسیم می کند: انفاق کنندگان باتقوی و بخیلانی که منکر پاداش الهی هستند و پایان کار گروه اول را خوشبختی و آرامش و پایان کار گروه دوم را سختی و بدبختی می شمرد.
93. سوره ی مبارکه ی ضحی
این سوره به پیامبر بشارت می دهد که خداوند هرگز تو را رها نساخته است و سپس وعده ی عطا و بخشش فراوان به او می دهد.
93. سوره ی مبارکه ی شرح (انشراح)
در این سوره نیز به قسمتی از مواهب الهی به پیامبر الهی به پیامبر صلّی الله علیه و آله اشاره شده است.
95. سوره ی مبارکه ی تین
این سوره به آفرینش زیبای انسان و مراحل تکامل و عوامل انحطاط او اشاره دارد و نیز مسئله ی معاد و حاکمیت خداوند را بیان می کند.
96. سوره ی مبارکه ی علق
این سوره به ابتدا به پیامبر دستور قرائت و تلاوت قرآن را می دهد و سپس به آفرینش آسمان و خلقت کوه ها و زمین و اشاره به نبوت.
97. سوره ی مبارکه ی قدر
این سوره به بیان نزول قرآن مجید در شب قدر می پردازد و سپس اهمیت شب قدر و برکات و آثار آن را متذکر می شود.
98. سوره ی مبارکه ی بیّنه
این سوره به رسالت جهانی پیامبراکرم صلّی الله علیه و آله اشاره دارد و هم چنین به موضع گیری های مختلف اهل کتاب و مشرکان در برابر اسلام اشاره می کند.
99. سوره ی مبارکه ی زلزله (زلزال)
این سوه نشانه های وقوع قیامت را بیان می دارد.
100. سوره ی مبارکه ی عادیات
این سوره به پاره ای از ضعف های نوع انسان هم چون بخل و دنیا پرستی اشاره می نماید و در نهایت مسئله قیامت را مطرح می کند.
101. سوره ی مبارکه ی قارعه
این سوره به طور کلی از معاد و مقدمات آن سخن می گوید و به پاداش درستکاران و عذاب بدکاران اشاره می کند.
102. سوره ی مبارکه ی تکاثر
این سوره در ابتدا به سرزنش افرادی می پردازد که براساس مطالب موهوم بر یکدیگر تفاخر می کنند و سپس به معاد اشاره می شود.
103. سوره ی مبارکه ی عصر
این سوره اشاره دارد که جز افراد با ایمان همه ی انسان ها در زیانکاری هستند.
104. سوره ی مبارکه هُمَزه
این سوره به کسانی اشاره دارد که تمام تلاش خود را متوجه جمع مال کرده و ک سانی را که دستشان از آن خالی است به دیده ی حقارت می نگرند و آن ها را مسخره می کنند و سپس سرنوشت دردناک این ثروت اندوزان مستکبر را بیان می نماید.
105. سوره ی مبارکه ی فیل
این سوره به داستان تاریخی معروفی اشاره می کند که در سال تولد پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله واقع شده است و این که خداوند خانه ی کعبه را از شر لشکر عظیم کفّار که از سرزمین یمن سوار بر فیل آمده بودند، حفظ کرد.
106. سوره ی مبارکه ی قریش
این سوره به نعمت هایی اشاره دارد که خداوند به قریش ارزانی داشته و در نهایت آنان را به سپاس گزاری و عبادت پروردگار دعوت می نماید.
107. سوره ی مبارکه ی ماعون
در این سوره به صفات و اعمال منکران قیامت اشاره شده است.
108. سوره مبارکه ی کوثر
در این سوره خداوند به پیامبر صلّی الله علیه و آله بشارت نعمت های فراوان از جمله کوثر داده و دشمنان او را ابتر می خواند.
109. سوره ی مبارکه ی کافرون
این سوره پاسخی است کوبنده به درخواست کافران که می خواستند از طریق فشار و سخت گیری، پیامبر صلّی الله علیه و آله را به سازش بکشانند ولی پیامبر دست رد بر سینه ی آنان زد.
110. سوره ی مبارکه ی نصر
در این سوره خداوند بشارت و نوید پیروزی عظیمی را به پیامبر صلّی الله علیه و آله می دهد که به دنبال آن مردم گروه گروه به دین خدا وارد می شوند.
111. سوره ی مبارکه ی مَسَد (تبّت)
در این سوره حمله ی شدیدی که با نام به یکی از دشمنان اسلام و پیامبر در آن عصر و زمان یعنی ابولهب شده است اشاره می نماید که او و همسرش هر دو اهل دوزخ هستند.
112. سوره ی مبارکه ی اخلاص (توحید)
این سوره چنان که از نامش پیداست از توحید پروردگار و یگانگی او سخن می گوید.
113. سوره ی مبارکه ی فلق
این سوره تعلیماتی است که خداوند به پیامبر صلّی الله علیه و آله به ویژه به مسلمانان عموماً در زمینه ی پناه بردن به خدا از ش همه ی اشرار می دهد.
114. سوره ی مبارکه ی ناس
این سوره به پیامبر صلّی الله علیه و آله به عنوان پیشوا و رهبر دستور می دهد که از شر همه ی وسوسه گران به خدا پناه ببرد.
فضائل قرائت سوره ها و آیات
* نکته ی 1: «استعاذه»
امام صادق صلّی الله علیه و آله فرمود: «درهای معصیت را با استعاذه (گفتن اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَیطانِ الرّجیم) ببندید و درهای طاعت را با تسمیه گفتن (بسم الله الرحمن الرحیم) باز کنید.» (سفینه البحار، ج2، ص 417)
* نکته ی 2: «(بسم الله الرحمن الرحیم)»
امام صادق علیه السلام فرمود: «هیچ کتابی از آسمان نازل نشده، مگر اینکه در آغاز آن (بسم الله الرحمن الرحیم) بوده است.» (محاسن برقی، ص 4)
* نکته ی 3: «سوره حمد»
پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر مسلمانی این سوره را بخواند پاداش او به اندازه ی کسی است که دو سوم قرآن را خوانده است و گوئی به هر فردی از مردان و زنان مؤمن هدیه ای فرستاده است.
(مجمع البیان، آغاز سوره حمد)
* نکته ی 4: «سوره ی بقره»
علی بن حسین علیه السلام از رسول خدا صلّی الله علیه و آله نقل می کند:
«هر کس چهار آیه از آغاز این سوره و آیه الکرسی و دو آیه بعد از آن و سه آیه از آخر آن را بخواند هرگز در جان و مال خود ناخوش آیندی نخواهد دید، و شیطان به او نزدیک نمی شود، و قرآن را فراموش نخواهد کرد.«
(نورالثقلین، ج1، ص26)
* نکته ی 5: «سوره ی آل عمران»
پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس سوره ی آل عمران را بخواند، خداوند در برابر هر آیه، امان نامه ای برای گذاشتن از پل دوزخ، به او عطاء می کند.»
(مجمع البیان، ج1، ص 693)
* نکته 6: «سوره نساء»
علی علیه السلام فرمود: «هر کس سوره ی نساء را در روزهای جمع بخواند از فشار قبر ایمن خواهد بود.»
(مجمع البیان، ج3، ص 3)
* نکته ی 7: «سوره ی مائده»
امام باقر علیه السلام فرمود: «هر کس این سوره را در هر پنجشنبه بخواند، ایمانش آلوده نگردد و هرگز به خدا شرک نمی ورزد.»
(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 134)
* نکته ی 8: «سوره انعام»
امام صادق علیه السلام فرمود: «هر که حاجتی از خدا دارد و می خواهد که برآورده شود، چهار رکعت نماز با فاتحه الکتاب و سوره ی انعام بجا آورد.»
(مجمع البیان، ج4، ص 422)
* نکته ی 9: «سوره ی اعراف»
امام صادق علیه السلام فرمود: «هر کس این سوره را در هر ماه بخواند در روز قیامت از کسانی خواهد بود که نه ترسی بر آنها است و نه غمی دارند و اگر در هر جمعه بخواند در روز قیامت از کسانی می باشد که بدون حساب به بهشت می رود.» (تفسیر برهان، ج 2، ص 2)
* نکته ی 10: «سوره ی انفال و برائت (توبه)»
امام صادق علیه السلام فرمود: «کسی که این دو سوره را در هر ماه بخواند هرگز روح نفاق در وجود او وارد نخواهد شد و از پیروان حقیقی امیرمؤمنان علی علیه السلام خواهد بود و در روز رستاخیز از مائده های بهشتی با آنها بهره می گیرد، تا مردم از حساب خویش فارغ شوند.»
(تفسیر مجمع البیان در ابتداء این سوره)
* نکته ی 11: «سوره ی یونس»
امام صادق علیه السلام فرمود: «هر کس این سوره را در هر دو یا سه ماه یکی بار بخواند، بیم آن که وی از جاهلان باشد برای او نیست و در روز قیامت از مقّربان خواهد بود.»
(نورالثقلین، ج 2، ص 290)
* نکته ی 12: «سوره ی هود»
پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کسی این سوره را بخواند، پاداش و ثوابی به تعداد کسانی که به هود و سائر پیامبران ایمان آوردند و کسانی که آنها را انکار نمودند خواهد داشت، و روز قیامت در مقام شهداء قرار می گیرد، و حساب آسانی خواهد داشت.
(تفسیر برهان، ج 2، ص 206)
* نکته ی 13: «سوره ی یوسف»
امام صادق علیه السلام فرمود: «هر کس این سوره را هم روز و هم شب بخواند، خداوند او را روز رستاخیز بر می انگیزد در حالی که زیبائیش همچون زیبائی یوسف است و هیچگونه ناراحتی روز قیامت به او نمی رسد و از بندگان صالح خدا خواهد بود.»
(تفسیر نمونه، ج 9، ص 296)
* نکته ی 14: «سوره ی رعد»
رسول اکرم صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس، سوره رعد را بخواند، ده حسنه به او داده می شود که با تمام ابرهایی که از آغاز خلقت تا روز قیامت پدید آمده و می آید برابری می کند، و در روز قیامت از کسانی خواهد بود که به عهد خود با خدا وفا کرده اند.» (مجمع البیان، ج 5، ص 315)
* نکته ی 15: «سوره ی ابراهیم و حجر»
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمود: «کسی که این دو سوره را بخواند، خداوند به تعداد هر یک از آنها که بت پرستیدند و آنها که بت نمی پرستیدند، ده حسنه به او می بخشد.» (نورالثقلین در ابتداء سوره)
* نکته ی 16: «سوره ی نحل»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: «کسی که سوره نحل را بخواند خداوند او را در برابر نعمتهائی که در جهان به او بخشیده محاسبه نخواهد کرد.»
(مجمع البیان، ج 6، ص 347)
* نکته ی 17: «سوره ی اسراء»
امام صادق علیه السلام فرمود: «هر کسی این سوره را هر شب جمعه بخواند از دنیا نخواهد رفت تا این که (قائم) را درک کند و از یارانش خواهد بود.»
(تفسیر نمونه، ج 12، ص 4)
* نکته ی 18: «سوره ی کهف»
امام صادق علیه السلام فرمود: «هر کس این سوره را در هر شب جمعه بخواند شهید از دنیا می رود، و با شهداء مبعوث می شود و در روز قیامت در صف شهداء قرار می گیرد.»
(تفسیر نمونه، ج 12، ص 336)
* نکته ی 19: «سوره ی مریم»
امام صادق علیه السلام فرمود: «هر کس مداومت به خواندن این سوره کند از دنیا نخواهد رفت مگر اینکه خدا به برکت این سوره او را از نظر جان و مال و فرزند بی نیاز می کند.»
(مجمع البیان در ابتداء سوره)
* نکته ی 20: «سوره ی طه»
پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس این سوره را بخواند در روز رستاخیز ثواب مهاجران و انصار نصیبش خواهد شد.»
(مجمع البیان، ج 7، ص 1)
* نکته ی 21: «سوره ی انبیاء»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس این سوره را بخواند خداوند حساب او را آسان می کند و هر پیامبری که نام او در قرآن ذکر شده با او مصافحه کرده و سلام می فرستد.»
(نورالثقلین، در ابتداء سوره)
* نکته ی 22: «سوره ی حج»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس سوره ی حج را بخواند، ثواب حج و عمره ی تمام کسانی که از گذشته و آینده حج و عمره بجا آورده اند و می آورند، به او داده می شود.»
(مجمع البیان، ج 7، ص 109)
* نکته ی 23: «سوره ی مؤمنون»
امام صادق علیه السلام فرمود: «هر کس این سوره را بخواند و در هر جمعه آن را ادامه دهد خداوند پایان زندگی او را با سعادت قرار می دهد و جایگاه او فردوس اعلی، همراه پیامبران و رسولان.»
(روح المعانی، ج 18، ص 2)
* نکته ی 24: «سوره ی نور»
رسول خدا علیه السلام فرمود: «هر کس این سوره را بخواند خداوند به عدد هر زن و مرد باایمانی درگذشته و آینده ده حسنه به عنوان پاداش به او خواهد داد.»
(نورالثقلین، ج 3، ص 568)
* نکته ی 25: «سوره ی فرقان»
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمود: «کسی که سوره فرقان را بخواند روز قیامت مبعوث می شود در حالی که در صف مؤمنان به رستاخیز است، کسانی که یقین داشتند که قیامت فرا می رسد و خداوند مردگان را به زندگی جدید باز می گرداند.» (تفسیر نمونه، ج 15، ص 5)
* نکته ی 26: «سوره های شعراء، نمل و قصص»
امام صادق علیه السلام فرمود: «هر کس طواسین ثلاث را در شب جمعه بخواند از اولیاء الله خواهد بود و در جوار او و سایه لطف و حمایتش قرار می گیرد.»
(نورالثقلین، ج 4، ص 74)
(طواسین ثلاث، یعنی سه سوره ی که با «طس» شروع می شوند.)
* نکته ی 27: «سوره ی عنکبوت»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس این سوره را بخواند به تعداد تمام مؤمنان و منافقان، ده حسنه برای او نوشته می شود.»
* نکته ی 28: «سوره ی روم»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس که سوره ی روم را قرائت کند، ده برابر اجر ملائکه ای که بین آسمان و زمین مشغول تسبیح پروردگار هستند، به او اجر داده شده و آن را که در آن روز و شب از او ثواب فوت شده باشد، به او داده خواهد شد.»
(مجمع البیان، ج8، ص 425)
* نکته ی 29: «سوره ی لقمان»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کسی که این سوره را بخواند لقمان در قیامت رفیق و دوست او است، و به عدد کسانی که کار نیک یا بد انجام داده اند ده حسنه به او داده می شود.
(مجمع البیان، ج8، ص 314)
* نکته ی 30: «سوره های سجده و ملک»
در روایت آمده است که «رسول خدا صلّی الله علیه و آله، شبها نمی خوابید تا این دو سوره سجده و ملک را قرائت نماید.»
(مجمع البیان، ج8، ص 312)
* نکته ی 31: «سوره ی احزاب»
پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله فرمود: «کسی که سوره احزاب را تلاوت کند و به خانواده ی خود تعلیم دهد از عذاب قبر در امان خواهد بود.»
(مجمع البیان، ج8، ص 334)
* نکته ی 32: «سوره ی سبأ»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: «کسی که این سوره را بخواند در قیامت تمام انبیاء و رسولان رفیق و همنشین او خواهند بود، و همگی با او مصافحه می کنند.»
(مجمع البیان، ج8، ص 375)
* نکته ی 33: «سوره ی فاطر»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: هر کس این سوره را بخواند در روز قیامت سه در از درهای بهشت او را به سوی خود دعوت می کند که از هر کدام می خواهی وارد شو.»
(تفسیر نمونه، ج 18، ص 162)
* نکته ی 34: «سوره ی یس»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر چیزی قلبی دارد و قلب قرآن سوره یس است.»
(مجمع البیان، ابتداء سوره)
* نکته ی 35: «سوره ی صافات»
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمود: کسی که این سوره را بخواند به عدد هرجن و شیطانی ده حسنه به او داده می شود...»
(تفسیر نمونه، ج 19، ص 2)
* نکته ی 36: «سوره ی ص»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس که سوره ص را قرائت کند، به اندازه ی هر کوهی که خدا مسخّر فرموده باشد، حسنه به او می دهد و از آلوده شدن و اصرار بر گناه صغیره و کبیره حفظ می کند.»
(مجمع البیان، ج9، ص 204)
* نکته ی 37: «سوره ی زمر»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس سوره ی زمر را قرائت کند، خداوند امید او را قطع نکرده و ثواب ترسندگان خدا را به او می بخشد.»
(مجمع البیان، ج9، ص 204)
* نکته ی 38: «سوره های مؤمن، فصّلت، شوری، زخرف، دخان، جاثیه، احقاف»
پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله فرمود: « سوره های حا میم هفت سوره اند و درهای جهنم نیز هفت در است، هر یک از حا میم ها می آید و در مقابل یکی از این درها می ایستد و می گوید خداوندا کسی را که به من ایمان آورده و مرا خوانده از این در وارد مکن!»
(روح المعانی، ج 24، ص 36)
(برای هر یک از این سوره ها فضائلی وارد شده است برای مطالعه به تفسیر نمونه جلد 21 مراجعه نمائید.)
* نکته ی 39: «سوره ی محمّدصلّی الله علیه و آله »
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس که سوره ی محمد را بخواند، بر خداوند لازم است که از جویبارهای بهشت به او بنوشاند.»
(مجمع البیان، ج9، ص 145)
* نکته ی 40: «سوره ی حجرات»
امام صادق علیه السلام فرمود: «هر کس که هر شب یا هر روز، سوره ی حجرات را بخواند، جزو زیارت کنندگان پیامبر اسلام محسوب خواهد شد.»
(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 144)
* نکته ی 41: «سوره ی ق»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس سوره ی ق را بخواند، خداوند سکرات موت را بر او آسان می سازد.»
(مجمع البیان، ج9، ص 144)
* نکته ی 42: «سوره ی ذاریات»
امام صادق علیه السلام فرمود: «هر کس این سوره را در روز یا شب بخواند، خداوند وضع زندگی و معیشت او را اصلاح کرده و روزی وسیعی به وی می دهد، و قبر او را با چراغی روشن می سازد که تا روز قیامت می درخشد.»
* نکته ی 43: «سوره ی طور»
امام باقر علیه السلام فرمود: «هر کس سوره ی طور را بخواند، خداوند خیر دنیا و آخرت را برای او جمع خواهد فرمود.»
(تفسیر برهان، ج 4، ص 240)
* نکته ی 44: «سوره ی قمر»
امام صادق علیه السلام فرمود: « هر کس سوره ی قمر را تلاوت کند، خداوندا او را در قیامت از قبر برخیزاند و در حالی که بر یکی از اشتران بهشتی سوار است به محشر وارد نماید.»
(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 145)
* نکته ی 45: «سوره ی نجم»
امام صادق علیه السلام فرمود: « هر کس همه ی شب یا همه ی روز، بر خواندن سوره ی نجم مداومت نماید، بین مردم به شایستگی زندگی کند و دارای محبوبیّت خواهد شد..»
(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 145)
* نکته ی 46: «سوره ی الرحمن»
امام صادق علیه السلام فرمود: « هر کس سوره ی الرحمن را تلاوت کند و پس از قرائت هر (فبای الای ربکما تکذبان) بگوید: (لابشیء من الائک رب اکذب) من هیچ یک از نعمتهای تو را ای پروردگار من تکذیب نمی کنم. چنانچه در شب یا در روز بخوابد و در همان لحظه از دنیا برود، شهید مرده است.»
(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 145)
* نکته ی 47: «سوره ی واقعه»
رسول خدا علیه السلام فرمود: «هر کس سوره واقعه را هر شب بخواند هرگز فقیر نخواهد شد.»
(مجمع البیان، ج9، ص 212)
* نکته ی 48: «سوره ی حدید»
رسول خدا علیه السلام فرمود: «هر کس که سوره حدید را بخواند در زمره ی کسانی که به خدا و پیامبرش ایمان آورده اند، نوشته خواهد شد.»
(مجمع البیان، ابتداء سوره)
* نکته ی 49: «سوره ی مجادله»
رسول الله صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس این سوره ی مجادله را تلاوت کند در قیامت در زمره ی حزب الله خواهد بود.» (تفسیر نمونه، ج 23، ص 404)
* نکته ی 50: «سوره ی حشر»
امام صادق علیه السلام فرمود: «هر کس سوره های الرحمن و حشر را به هنگام غروب بخواند، خداوند فرشته ای را با شمشیر برهنه، مأمور حفاظت خانه ی او می کند.»
(تفسیر نمونه، ج 23، ص 481)
* نکته ی 51: «سوره ی ممتحنه»
رسول خدا علیه السلام فرمود: «هر کس این سوره را قرائت کند تمام مؤمنین و مؤمنات، شفیعان او در روز قیامت خواهند بود.»
(مجمع البیان، ج9، ص 267)
* نکته ی 52: «سوره ی صف»
رسول الله علیه السلام فرمود: «هر کس این سوره را بخواند حضرت مسیح بر او درود می فرستد و تا در دنیا زنده است برای او استغفار می کند و در قیامت رفیق او است.»
(مجمع البیان، ج9، ص 277)
* نکته ی 53: «سوره ی جمعه»
رسول الله صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر که سوره ی جمعه را بخواند، خداوند به تعداد کسانی که در تمام بلاد مسلمین، در نماز جمعه، شرکت می کنند و کسانی که شرکت نمی کنند، به او ده حسنه عطا می فرماید.»
(مجمع البیان، ابتداء سوره)
* نکته ی 54: «سوره ی منافقین»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس این سوره را بخواند از هر گونه نفاق پاک می شود.»
(تفسیر نمونه، ج 24، ص 114)
* نکته ی 55: «سوره ی تغابن»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس سوره ی تغابن را بخواند، مرگ ناگهانی از او دفع می شود.»
(مجمع البیان، ج10، ص 296)
* نکته ی 56: «سوره ی طلاق»
پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس این سوره را بخواند بر سنّت من از دنیا می رود..»
(مجمع البیان، ج10، ص 302)
* نکته ی 57: «سوره ی تحریم»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس این سوره را بخواند خداوند توفیق به توبه ی خالص به او می دهد.»
(مجمع البیان، ج10، ص 311)
* نکته ی 58: «سوره ی قلم»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس سوره ی قلم را بخواند، خداوند ثواب کسانی را که دارای حسن اخلاق می باشند، به او عطا می کند.»
(تفسیر نورالثقلین، ج5، ص 387)
* نکته ی 59: «سوره ی حاقّه»
پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر که این سوره ی را قرائت کند، خداوند حساب او را در روز قیامت، آسان می کند.»
(مجمع البیان، ج10، ص 342)
* نکته ی 60: «سوره ی معارج»
از امام باقر علیه السلام روایت شد: « کسی که پیوسته سوره ی (سأل سأل) را بخواند خداوند در قیامت او را از گناهانش بازپرسی نمی کند، و او را در بهشتش با محمد صلّی الله علیه و آله سکونت می دهد.»
(مجمع البیان، ج10، ص 350)
* نکته ی 61: «سوره ی نوح»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: «کسی که سوره ی نوح را بخواند، از مؤمنانی خواهد بود که شعاع دعوت نوح پیامبر او را فرا گرفته است.»
(مجمع البیان، ج10، ص 359)
* نکته ی 62: «سوره ی جنّ»
امام صادق علیه السلام فرمود: «هر کسی سوره ی جنّ را زیاد بخواند، هیچ گاه دچار چشم زخم، سحر، جادو و مکر نخواهد شد.»
(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 258)
* نکته ی 63: «سوره ی مزّمّل»
رسول اکرم صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس این سوره را بخواند به تعداد هر یک از کسانی که پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله را در مکه تصدیق یا تکذیب کردند به او ده حسنه داده می شود.»
(مجمع البیان، ج10، ص 383)
* نکته ی 64: «سوره ی مدّثّر»
رسول اکرم صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس این سوره ی را بخواند به تعداد هر یک از کسانی که پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله را در مکه تصدیق یا تکذیب کردند به او ده حسنه داده می شود.»
(مجمع البیان، ج10، ص 383)
* نکته ی 65: «سوره ی قیامت»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: «کسی که این سوره ی را بخواند من و جبرئیل برای او در روز قیامت گواهی می دهیم که او ایمان به آن روز داشته، و در آن روز صورتش از صورت سایر مردم درخشنده تر است.»
(مجمع البیان، ج10، ص 393)
* نکته ی 66: «سوره ی دهر (انسان)»
رسول اکرم صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس این سوره ی را بخواند پاداش او بر خداوند این است که به او لباسهای بهشتی عطا فرماید.»
(مجمع البیان، ج10، ص 383)
* نکته ی 67: «سوره ی مرسلات»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: «کسی که این سوره ی را بخواند نوشته می شود که او از مشرکان نیست.»
(مجمع البیان، ج10، ص 414)
* نکته ی 68: «سوره ی نبأ»
امام صادق علیه السلام فرمود: «هر کسی این سوره ی را یک سال، همه روزه تلاوت نماید، آن سال را به پایان نمی رساند مگر این که بیت الله الحرام را زیارت کند.»
(مجمع البیان، ج10، ص 420)
* نکته ی 69: «سوره ی نازعات»
امام صادق علیه السلام فرمود: «هر کس این سوره ی را تلاوت کند، نخواهد مُرد مگر این که سیراب باشد، از قبر برانگیخته نمی شود مگر این که سیراب باشد و داخل بهشت نمی گردد مگر این که سیراب باشد.»
(مجمع البیان، ج10، ص 428)
* نکته ی 70: «سوره ی عبس و تکویر»
امام صادق علیه السلام فرمود: «هر کس این دو سوره را قرائت کند، در بهشت تحت حمایت و در سایه ی کرامت خداوند خواهد بود.»
(مجمع البیان، ج10، ص 435)
* نکته ی 71: «سوره ی انفطار»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس سوره ی انفطار را قرائت نماید، خدای مهربان به شماره ی هر قبری، یک حسنه، و به شماره ی هر قطره بارانی، صد حسنه، به وی عطا خواهد کرد و نیز امور او را در قیامت اصلاح خواهد نمود.»
(مجمع البیان، ج10، ص 447)
* نکته ی 72: «سوره ی مطفّفین»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس این سوره ی را بخواند، خدا او را از شراب طهور، زلال و خالص، که دست احدی به آن نرسیده است، در آن روز قیامت سیراب می کند.»
(تفسیر نمونه، ج 26، ص 24)
* نکته ی 73: «سوره ی انشقاق»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس این سوره ی را بخواند، خداوند او را از این که در قیامت، نامه ی اعمالش به پشت سرش داده شود، در امان می دارد.»
(تفسیر نمونه، ج 26، ص 294)
* نکته ی 74: «سوره ی بروج»
امام صادق علیه السلام فرمود: « کسی که سوره ی بروج را، که سوره ی پیامبران است، در نمازهای واجب خویش بخواند، محشر او با پیامبران و مرسلین خواهد بود.»
(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 151)
* نکته ی 75: «سوره ی طارق»
امام صادق علیه السلام فرمود: « کسی که این سوره ی را در نماز واجب تلاوت کند، در قیامت نزد خداوند مقام و منزلت عظیمی خواهد داشت و از دوستان و یاران پیامبران در بهشت خواهد بود.»
(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 151)
* نکته ی 76: «سوره ی اعلی»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: « هر کس این سوره ی را قرائت کند، خداوند در برابر هر حرفی که بر حضرت ابراهیم، موسی و محمّد نازل فرموده، ده حسنه، به او عطا می فرماید.»
(مجمع البیان، ج10، ص 447)
* نکته ی 77: «سوره ی غاشیه»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: « هر کس این سوره را تلاوت کند، خداوند، حساب او را در قیامت آسان می کند و اگر کسی بر بچه ای که زیاد گریه می کند بخواند، آرامش خواهد یافت.»
(البرهان فی تفسیر القرآن، ج 5، ص 641)
* نکته ی 78: «سوره ی فجر»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: « هر کس این سوره را در شبهای دهگانه (ده شب اوّل ذی الحجه) بخواند، خداوند گناهان او را می بخشد و هر کس که در سایر ایّام بخواند، نور و روشنایی برای روز قیامت خواهد بود.»
(مجمع البیان، ج 10، ص 477)
* نکته ی 79: «سوره ی بلد»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: « کسی که این سوره ی را بخواند خداوند او را از خشم خود در قیامت در امان می دارد.»
(مجمع البیان، ج 10، ص 490)
* نکته ی 80: «سوره ی شمس»
رسول اکرم صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس سوره ی را بخواند گویی به تعداد تمام اشیایی که خورشید و ماه بر آنها می تابد در راه خدا صدقه داده است.»
(مجمع البیان، ج10، ص 496)
* نکته ی 81: «سوره ی لیل»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس این سوره ی را قرائت کند، خداوند به او آن قدر ببخشد و عطا نماید تا راضی و خشنود شود، او را تنگدستی عافیت دهد و توانگری را برای او آسان نماید.»
(مجمع البیان، ج 10، ص 499)
* نکته ی 82: «سوره ی ضحی»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: « هر کس این سوره را تلاوت کند، از کسانی خواهد بود که خدا از آن ها راضی می شود.»
(مجمع البیان، ج 10، ص 499)
* نکته ی 83: «سوره ی انشراح»
رسول الله صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس این سوره ی را بخواند، پاداش کسی را دارد که مرا غمگین دیده و اندوه از قلب من زدوده است.»
(مجمع البیان، ج10، ص 507)
* نکته ی 84: «سوره ی تین»
رسول الله صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس این سوره ی را بخواند، خداوند دو نعمت را مادامی که در دنیا است به او می بخشد: سلامت و یقین. و هنگامی که از دنیا برود به تعداد تمام کسانی که این سوره را خوانده اند ثواب یک روز روزه به عنوان پاداش به او می بخشد.»
(مجمع البیان، ج10، ص 510)
* نکته ی 85: «سوره ی علق»
رسول الله صلّی الله علیه و آله فرمود: «مسلمانی که سوره ی علق را قرائت نماید، گویا کلیّه سوره های مفصّل قرآن را تلاوت کرده است.»
(تفسیر آسان، ج 18، ص 323)
* نکته ی 86: «سوره ی قدر»
رسول الله صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس سوره قدر را تلاوت کند مانند کسی است که ماه رمضان را روزه گرفته، و شب قدر را احیاء داشته است.»
(مجمع البیان، ج10، ص 516)
* نکته ی 87: «سوره ی بیّنه»
رسول اکرم صلّی الله علیه و آله فرمود: «اگر مردم می دانستند چه برکاتی سوره ی بیّنه دارد خانواده و اموال را رها کرده، به فرا گرفتن آن می پرداختند.»
(مجمع البیان، ج10، ص 512)
* نکته ی 88: «سوره ی زلزال»
رسول الله صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس این سوره را تلاوت کند گویی سوره ی بقره را قرائت کرده، و پاداش او به اندازه ی کسی است که یک چهارم قرآن را تلاوت کرده باشد.»
(مجمع البیان، ج10، ص 524)
* نکته ی 89: «سوره ی عادیات»
رسول الله صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس سوره عادیات را تلاوت کند، به عدد هر یک از حاجیانی که (شب عید قربان) در مزدلفه توقف می کنند و در آنجا حضور دارند، ده حسنه به او داده می شود.»
(تفسیر نمونه، ج 27، ص 227)
* نکته ی 90: «سوره ی قارعه»
امام باقر علیه السلام فرمود: «کسی که سوره ی قارعه را بخواند، خداوند متعال او را از فتنه ی دجّال و ایمان آوردن به او حفظ می کند، و او را در قیامت از چرک جهنّم دور می دارد.»
(مجمع البیان، ج10، ص 530)
* نکته ی 91: «سوره ی تکاثر»
امام صادق علیه السلام فرمود: «خواندن این سوره در نمازهای فریضه و نافله ثواب شهادت دارد.»
(مجمع البیان، ج10، ص 532)
* نکته ی 92: «سوره ی عصر»
امام صادق علیه السلام فرمود: «هر کس این سوره را در نافله بخواند خداوند او را در قیامت برمی انگیزد در حالی که صورتش نورانی، چهره اش خندان و چشمش به نعمتهای الهی روشن است، تا داخل بهشت شود.»
(مجمع البیان، ج10، ص 545)
* نکته ی 93: «سوره ی همزه»
رسول اکرم صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس این سوره را تلاوت کند به عدد هر یک از کسانی که یارانش را استهزاء کردند ده حسنه به او داده می شود.»
(مجمع البیان، ج10، ص 536)
* نکته ی 94: «سوره ی فیل»
امام صادق علیه السلام فرمود: «هر کسی که سوره ی فیل را در نماز واجب بخواند، در روز قیامت، هر کوه، زمین هموار و کلوخی برای او شهادت می دهند که او از نمازگزاران است و منادی صدا می زند: درباره ی بنده من راست گفتید، شهادت شما را به سود یا زیان او می پذیرم، بنده ام را بدون حساب داخل بهشت نمایید، او کسی است که من وی را دوست دارم و عملش را نیز دوست دارم.»
(تفسیر نمونه، ج 27، ص 326)
* نکته ی 95: «سوره ی قریش»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس بخواند به تعداد هر یک از کسانی که در گرد کعبه طواف کرده یا آنجا معتکف شده، ده حسنه به او می دهد.»
(مجمع البیان، ج10، ص 543)
* نکته ی 96: «سوره ی ماعون»
رسول الله صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس که سوره ی را بخواند، خداوند او را بیامرزد به شرط اینکه زکات سالش را داده باشد.»
(مجمع البیان، ج10، ص 546)
* نکته ی 97: «سوره ی کوثر»
امام صادق علیه السلام فرمود: «هر کس که در نمازهای واجب و مستحب، سوره ی کوثر را قرائت کند خداوند او را در قیامت از حوض کوثر سیراب فرماید و با رسول خدا زیر شجره ی طوبی، هم محفل گرداند.»
(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 285)
* نکته ی 98: «سوره ی مسد»
رسول الله صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس سوره تبّت (مسد) را تلاوت کند، من امیدوارم خداوند او و ابولهب را در خانه ی واحدی جمع نکند (یعنی او اهل بهشت خواهد بود، در حالی ک ابولهب اهل دوزخ).»
(تفسیر نمونه، ج 27، ص 412)
* نکته ی 99: «سوره ی کافرون»
رسول الله صلّی الله علیه و آله فرمود: «کسی که این سوره را بخواند گویی ربع قرآن را خوانده، و شیاطین طغیانگر از او دور می شوند، و از شرک پاک می گردد، و از فزع روز قیامت در امان خواهد بود.»
(مجمع البیان، ج10، ص 551)
* نکته ی 100: «سوره ی نصر»
رسول الله صلّی الله علیه و آله فرمود: « کسی که سوره نصر را تلاوت کند همانند این است که همراه پیغمبر صلّی الله علیه و آله در فتح مکه بوده است.»
(مجمع البیان، ج10، ص 553)
* نکته ی 101: «سوره ی اخلاص (توحید)»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: «آیا کسی از شما عاجز است از اینکه یک سوم قرآن را در یک شب بخواند.»؟!
یکی از حاضران عرض کرد: ای رسول خدا! چه کسی توانایی این کار دارد؟!
پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود: «سوره ی اخلاص را بخوانید.»
(مجمع البیان، ج10، ص 561)
* نکته ی 102: «سوره ی فلق و ناس»
رسول الله صلّی الله علیه و آله فرمود: «آیاتی بر من نازل شده که همانند آنها نازل نشده است، و آن دو سوره ی فلق و ناس است.»
(نورالثقلین، ج 5، ص 716)
* نکته ی 103: «زاد و توشه هنگام سفر»
رسول الله صلّی الله علیه و آله خطاب به جبیرین مطعم فرمود:
«آیا دوست داری هنگامی که به سفر می روی، از نظر زاد و توشه،از تمام یارانت بهتر باشی؟ گفت: آری یا رسول الله.
پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود: این پنج سوره را بخوان: کافرون، نصر، توحید، فلق و ناس، و قرائت خود را با «(بسم الله الرحمن الرحیم)» آغاز کن.»
(تفسیر نمونه ج 27، ص 412)
* نکته ی 104: «قرآن شفای بزرگترین دردهاست.»
حضرت علی علیه السلام فرمود: «از قرآن برای بیماری های خود شفا بطلبید، و به وسیله ی آن برای حلّ مشکلات یاری بجویید، به درستی که قرآن شفای بزرگترین دردهاست.»
(نهج البلاغه، خطبه 176)
* نکته ی 105: «درمان با قرآن»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کسی که از قرآن درمان نخواهد، خداوند او را درمان نمی کند.»
(بحارالانوار، ج 89، ص 176)
* نکته ی 106: «شفیع بلند مرتبه»
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: «هیچ شفیعی نه پیغمبر و نه ملک و غیر این ها، در روز قیامت، بلندمرتبه تر از قرآن نیست.»
(المحجّه البیضاء، ج 2، ص 210)
* نکته ی 107: «قرآن ریسمانی محکم»
امام علی علیه السلام فرمود: «به کتاب خدا روی آورید، زیرا قرآن ریسمانی محکم، نوری آشکار و درمانی سودمند است.»
(نهج البلاغه، خطبه 156)
* نکته ی 108: «ضرب المثلهای قرآنی»
سوره صف، آیه 2. «لِمَ تَقُولُونَ مالا تَفعَلُونَ». چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟!
«به عمل، کار برآید، به سخن دانی نیست.»
* نکته ی 109: «از ما گفتن بود»
سوره مائده، آیه 99. «وَ ما عَلیَّ الرَّسُولِ اِلّا البَلاغُ». پیامبر وظیفه ای جز رسانیدن پیام (الهی) ندارد.
«از ما گفتن بود»
* نکته ی 110: «اندازه نگه دار که اندازه نکوست»
سوره اسراء، آیه 29. «وَ لاتَجعَل یَدَکَ مَغلُولَهً الی عُنُقِکَ وَ لاتَبسُطها کُلَّ البَسطِ». هرگز دستت را بر گردنت زنجیر مکن، (و ترک انفاق و بخشش ننما) و بیش از حدّ دست خود را مگشای.
«اندازه نگه دار که اندازه نکوست.»
* نکته ی 111: «از پس هر گریه آخر خنده ای است.»
سوره انشراح، آیه 5. «فَاِنَّ مَعَ العُسرِ یُسرا». به یقین بعد از هر سختی، آسانی است.
«از پس هر گریه آخر خنده ای است.»
* نکته ی 112: «هر آن کس دندان دهد، نان دهد.»
سوره عنکبوت، آیه 6. «اَللهُ یَرزُقُها وَ اِیّاکُم». خداوند، او و شما را روزی می دهد.
«هر آن کس دندان دهد، نان دهد.»
* نکته ی 113: «فقط قرآن با من باشد...»
امام سجاد علیه السلام فرمود: «اگر همه کسانی که میان خاور و باخترند بمیرند و فقط قرآن با من باشد، از تنهایی وحشت نمی کنم.»
(اصول کافی، ج 2، ص 602.)
* نکته ی 114: «قرآن در بیان امام حسین علیه السلام »
امام حسین علیه السلام فرمود: «کتاب خدای عزوجل دارای چهار بخش است: عبارتِ ظاهر، اشاره، لطایف و حقایق. عبارتِ ظاهر برای عوام، اشاره برای خواص، لطایف برای اولیاء و حقایق برای انبیاء است.»
(بحارالانوار، ج 92، ص 20)
* نکته ی 115: «نور هدایت»
امام سجاد علیه السلام فرمود: «قرآن ترازوی درستی است که زبانه اش از حق منحرف نمی شود، و نور هدایتی است که فروغ آن از چشم نگرندگان محو نمی گردد.»
(صحیفه سجادیّه، دعای 42.)
* نکته ی 116: «بوی معطّر و طعم لذیذ»
امام صادق علیه السلام فرمود: «قرآن به منزله ی ترنجی است که بوی آن معطّر و طعم آن لذیذ است.»
(اصول کافی، ترجمه ی آیت الله کمرهای، ج 6، ص 403)
* نکته ی 117: «بیت المعمور»
حضرت علی علیه السلام فرمود: «بیت المعمور آن خانه ای است در آسمان چهارم در مقابل کعبه، که فرشتگان با عبادت خود آن را معمور و آباد می کنند، هر روز هفتاد هزار فرشته وارد می شوند و تا ابد از آن باز نمی گردند.»
(مجمع البیان، ج9، ص 247)
* نکته ی 118: «حق فرزند بر پدر»
حضرت علی علیه السلام فرمود: «حق فرزند بر پدر این است که نام نیکو برای او بگذارد، خوب تربیتش کند و قرآن تعلیمش نماید.»
(نهج البلاغه، حکمت 391.)
* نکته ی 119: «بزرگان امّت رسول الله صلّی الله علیه و آله »
امام صادق علیه السلام فرمود: «بزرگان امّت من، قاریان و حافظان قرآن و شب زنده دارانند.»
(بحارالانوار، ج 92، ص177)
* نکته ی 120: «آرایش قرآن »
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: «هر چیزی را آرایشی است، و آرایش قرآن صوت نیکو است.»
(وسایل الشیعه، ج 4، ص 859)
* نکته ی 121: «راه قرآن را پاکیزه سازید »
امام صادق علیه السلام فرمود: «راه قرآن را پاکیزه سازید! چون پرسیدند که ای پیامبر! راه قرآن چیست؟ گفت دهانهای شما، پرسیدند: به چه پاکیزه کنیم؟ گفت: به مسواک زدن.»
(بحارالانوار، ج 76، ص 131)
* نکته ی 122: «قرآن را با ترتیل بخوان »
سوره مزمل، آیه 4 «وَ رَتِّلِ القُرآنَ تَرتیلاً» قرآن را با ترتیل و شمرده شمرده بخوان.
امام صادق علیه السلام فرمود: «یعنی این که در خواندن آن درنگ کنی و صوتت را نیکو سازی.»
* نکته ی 123: «قرآن به زبان فصیح عربی »
امام صادق علیه السلام فرمود: قرآن را (فصیح و با لحن) عربی بخوانید، زیرا قرآن به زبان عربی است.
(اصول کافی، ج 2، ص 450)
* نکته ی 124: «حضور قلب »
رسول الله صلّی الله علیه و آله فرمود: «مادامی که حضور قلب دارید و اعضایتان در برابر قرآن خشوع دارند، قرآن بخوانید و هر گاه حضور قلب ندارید قرائت شما، قرائت واقعی نخواهد بود.»
(مستدرک، ج 1، ص 288)
* نکته ی 125: «هر آیه ده حسنه »
امام صادق علیه السلام فرمود: «چرا تاجری که در بازار مشغول تجارت است، بعد از بازگشت به خانه اش و پیش از خوابیدن، یک سوره از قرآن را نمی خواند، تا در برابر هر آیه ی خوانده شده، ده حسنه برای او نوشته شود و ده گناه او محو گردد.»
(اصول کافی، فصل القرآن، ح 2)
* نکته ی 126: «خالی ترین و فقیرترین خانه ها »
رسول اکرم صلّی الله علیه و آله فرمود: «خالی ترین و فقیرترین خانه ها، خانه ای است که در آن قرآن نباشد.»
(عده الداعی، ص 212)
* نکته ی 127: «دفع بلای آخرت »
رسول الله صلّی الله علیه و آله فرمود: «از خواننده ی قرآن، بلای آخرت دفع می شود.»
(بحار الانوار، ج 92، ص 19)
* نکته ی 128: «من همان قرآنم »
رسول الله صلّی الله علیه و آله فرمود: «قرآن بیاموزید، که قرآن در روز قیامت به صورت جوانی زیبارو ظاهر خواهد شد، و به تلاوت کننده ی قرآن خواهد گفت: من همان قرآنم که تو شبها بیدار می ماندی و با من به سر می بردی...»
(شرح فصوص الحکم، ص 14)
* نکته ی 129: «جلای دلها »
رسول اکرم صلّی الله علیه و آله فرمود: «دلها همانند آهن زنگ می زنند.»
شخصی عرض کرد: ای رسول خدا صلّی الله علیه و آله، جلای آن به چه چیز است؟
فرمود: تلاوت قرآن و یاد مرگ.
* نکته ی 130: «قرآن در مسجد »
رسول الله صلّی الله علیه و آله فرمود: «مسجدها را برای قرآن خواندن ساخته اند.».
(وسایل الشیعه، ج 3، ص 493)
* نکته ی 131: «ختم قرآن در مکه »
امام باقر علیه السلام فرمود: «هر کس که قرآن را در مکه ختم کند، نمی میرد تا اینکه رسول خدا و جایگاه خود در بهشت را ببیند.»
(بحارالانوار، ج 89، ص 205)
* نکته ی 132: «شکایت سه چیز از سه گروه »
امام صادق علیه السلام فرمود: « در پیشگاه خداوند سه چیز از سه گروه شکایت می کنند: مسجدی که همسایگانش در آن نماز نخوانند. عالمی که بین ناآگاهان باشد و از علم او استفاده نکنند. قرآنی که غبار گرفته و خوانده نشود.»
(اصول کافی، ج 2، ص 449)
* نکته ی 133: «به وسیله ی قرآن، فروتنی با مردم »
امام صادق علیه السلام فرمود: «با صدای بلند به حافظ گفته می شود: ای حافظ قرآن، به وسیله ی، قرآن، در برابر مردم فروتن باش، تا خداوند، عزیزت گرداند و از فخر و تکبّر بپرهیز تا ذلیل و خوارت نسازد.»
(اصول کافی، ج 4، ص 406)
* نکته ی 134: «فقیر و غنی »
علی علیه السلام فرمود: «هیچ کس با داشتن قرآن، فقیرنیست و هیچ کس بدون قرآن، غنی و بی نیاز نخواهد بود.» (نهج البلاغه، خطبه 110)
نمونۀ لطائف و ظرایف و نکات و حکایات
بسم الله الرحمن الرحیم
بهشت و پیرزنان
صفیه که دختر عبدالمطلب و عمۀ رسول خدا بود، به پیامبر گفت: «دعا کنید که من از بهشتیان باشم». پیامبر فرمود: «هیچ پیرزنی در بهشت نخواهد بود». صفیه ناراحت شد و گریه کرد. پیامبر تبسمی کرد و فرمود: «پیرزن ها ابتدا جوان می شوند، سپس به بهشت می روند، چرا که خداوند فرموده است: اِنّا اَنشَأناهُنَّ اِنشاءً فَجَعَلناهُنَّ اَبکاراً؛ ما زنان بهشتی را دوباره آفریدیم و آنان را دوشیزه گرداندیم[2]».[3]
اشکال بر قرآن
ولید بن عقبه که از مشرکان بود، به قرآن ایراد گرفت و گفت: «سه کلمۀ اُستُهزِءَ و عُجابٌ[4] و کُبّار[5] که در قرآن آمده است، فصیح نیستند».
یک بار که پیامبر با شماری از یاران خود در کنار کعبه نشسته بودند، ولید وارد شد. پیامبر به احترام او برخاست و نشست. ولید که انتظار چنین علمی را نداشت، گمان کرد که پیامبر او را مسخره می کند. ناراحت شد و به پیامبر گفت: «أَتَستهزِتُنی وَ أَنا مِن کُبّارِ القُرَیشِ وَ اِنَّ هذا لَشَیءُ عُجابٌ؛ آیا مرا مسرخه می کنی؟ در حالی که من از بزرگان قریش هستم. این کار تو شگفت آور است». و با این حرف، هر سه موردی را که بر قرآن ایراد گرفته بود، در کلام خود به کار بست.[6]
ظریفه
به قول کتاب خدا: «اَلخَبیثاتُ لِلخَبیثینَ وَ الخَبیثونَ وَ الطَّیِّیاتُ لِلطَّیِّبینَ وَ الطَّیِّبونَ لِلطَّیِّباتِ؛ زن های ناپاک، سزاوار مردان ناپاک می باشند و مردان ناپاک، سزاوار زنا ناپاکند. زن های پاکدامن نیز، شایستۀ مردان پاکدامن هستند و مردان پاکدامن، شایستۀ زنان پاکدامن می باشند[7]». و به قول بندۀ خدا:
کبوتر با کبوتر، باز با باز
کند همجنس با همجنس پرواز
جنابت و تلاوت
عبدالله بن رواحه از یاران پیامبر بود. یک شب همسر عبدالله از خواب بیدار شد و او را در کنار خود ندید. به دنبال عبدالله گشت و او را در اتاق هوویش پیدا کرد. برگشت و چوبی برداشت و به سراغ عبدالله رفت.
تا عبدالله همسرش را دید، از اتاق خارج شد و به طرف او رقت و پرسید: « چرا آشفته هستی؟». گفت: «تو چرا با آن زن خلوت کرده بود؟». عبدالله گفت: «من با وجود تو، هیچ گاه با او خلوت نمی کنم».
زن گفت: «ولی من خودم دیدم!». عبدالله گفت: «خواب آلود بوده ای و اشتباه کرده ای».
زن گفت: « باید ثابت کنی». عبدالله گفت: «تو می دانی که پیامبر، از خواندن قرآن در حال جنابت، نهی کرده است. حال اگر من قرآن بخوانم، تو قبول می کنی که من با او نبوده ام و جنب نیستم؟». زن گفت : «آری». و عبدالله این اشعار را خواند:
اتانا رسول الله یتلو کتابه
کما لاح مشهور من الصبح ساطع
أتی بالهدی بعد العمی فقلوبنا
به موقنات انّ ما قال واقع
یبیت یجافی جنبه عن فراشه
ادا اشتغلت بالکافرین المضاجع
یعنی: «پیامبر خدا در حالی که کتابش را تلاوت می فرمودف به سوی ما آمد. گویا خورشید پرفروغ در سپیده دم نمایان شد. او با روشنگری آمد که پس از کوربختی ما بود. دل های ما در اعتقاد به او استوار است. آنچه او بگوید، تحقق می پذیرد. او شب را در حالی سپری می کند که بسترش از او تهی است؛ در آن هنگام که بستر خواب، کافران را به خود مشغول کرده است».
زن قبول کرد و عذرخوای نمود. روز بعد، عبدالله پیش پیامبر رفت و جریان را برای ایشان تعریف کرد. پیامبر از گفتار او چنان خندید که دندان های مبارکش نمایان شد.[8]
ظریفه
به قول کتاب خدا: «اِن اَحسَنتُم اَحسَنتُم لاَنفُسِکُم وَ اِن اَسَأتُم فَلَها؛ اگر خوبی کنید، به خود خوبی کرده اید و اگر بدی کنیدف به خود بدی کرده اید[9]». و به قول بندۀ خدا:
هر چه کنی به خود کنی گر همه خوب و بد کنی
برتر از پیامبران
مقدس اردبیلی در عالم خواب، پیامبر – صلی الله علیه و آله – را دید که با حضرت موسی – علیه السلام- گرم صحبت است. مقدس اردبیلی نزد آنان رفت و سلام کرد. حضرت موسی اسمش را پرسید.
مقدس اردبیلی گفت: «اسمم احمد است و فرزند محمد می باشم. در اردبیل به دنیا آمده ام و در فلان محله و فلان کوچه ساکن هستم».
حضرت موسی گفت: «من فقط اسمت را پرسیدم. دیگر چه نیازی است که این همه طول تفصیل بدهی!».
مقدس گفت: «وقتی خداوند ر کوه طور از تو پرسید: "وَ ما تِلکَ بِیَمینِکَ یا موسی؛ ای موسی! آن چیست که در دست تو است؟[10]چه لزومی داشت که آن همه طول و تفصیل بدهی و بگویی: هِیَ عَصایَ اَتَوَکَّوُا عَلَیها وَ اَهُشُّ بِها عَلی غَنَمی وَ لِِیَ فیها مارِبُ اُخری؛ این عصای من است. بر آن تکیه می کنم و با آن برای گوسفندانم برگ درخت می ریزم و کاربردهای دیگری نیز برایم دارد"[11].
یک کلمه می گفتی این عصای من است و ساکت می شدی».
حضرت موسی رو به پیامبر اسلام کرد و گفت: «واقعاً راست گفته ای که علمای امت من، برتر از پیامبران بنی اسراییل هستند».[12]
بی حساب شدن
عقیل بن ابی طالب پس از رنجیده خاطر شدن از برادرش امیرمؤمنان – صلوات الله علیه- به شام رفت و مدتی را در نزد معاویه به سر برد.
یک روز که سرکردگان و بزرگان شام و حچاز و عراق، در قصر معاویه گرد هم آمده بودند، معاویه برای اینکه عقیل را سرزنش کند، گفت: «ای اهل مجلس؛ ای بزرگان شام و عراق و حجاز! آیا این آیه را شنیده اید که می گوید: "تَبَّت یَدا اَبی لَهَبٍ وَ تَبّ؛ بریده باد دستان ابولهب[13]». همه گفتند: «آری؛ شنیده ایم». معاویه گفت: «ابولهب، عموی همین عقیل است».
عقیل گفت: «ای اهل مجلس؛ ای اشراف شام و حجاز و عراق! آیا این آیه را خوانده اید که می فرماید: " وَ امرَأَتُهُ حَمّالَهَ الحَطَبِ فی جیدِها حَبلٌ مِن مَسَدٍ؛ زن ابولهب، در حالی که بر گردنش ریسمانی از لیف خرما است، هیزم کش جهنم است[14]». گفتند: «آری». عقیل گفت:«زن ابولهب، عمۀ همین معاویه است. پس من و معاویه، بی حساب هستیم».
فتنه جو
مردی پیش خلیفۀ دوم گفت: « من فتنه را دوست دارم و از حق بیزارم و به چیزی که ندیده ام گواهی می دهم». خلیفه نیز بدون هیچ سؤال و جوابی، او را زندانی کرد.
وقتی حضرت علی – صلوات الله علیه- از جریان آگاه شد، از خلیفه خواست که او را آزاد کند. خلیفه علت را پرسید.
فرمود: « فتنه ای که دوست دارد، مال و فرزند است که خدا می فرماید: "اِنَّما اَموالُکُم وَ اَولادُکُم فِتنَهٌ؛ اموال و فرزندانتان، وسیلۀ فتنه و آزمایش شما هستند[15]". و حقی که او از آن بیزار می باشد، مرگ است که خداوند می فرماید: "جاءَت سَکرَتُ المَوتِ بِالحَقِّ؛ سختی مرگ که حق است، خواهد آمد[16]". و چیزی که ندیده به آن گواهی می دهد، خداوند است».[17]
ظریفه
به قول کتاب خدا: «هَل یَستَوِی الَّذینَ وَ الَّذینَ لایَعلَمون؛ آیا آنان که می دانند و آنان که نمی دانند، برابرند؟[18]». و به قول بندۀ خدا:
عزیزان زآموختن چاره نیست
که گوید، که دانا و نادان یکی است؟
رویش ریش
عمرو عاص از امام حسین – صلوات الله علیه – پرسید: «چرا ریش شما این قدر پُرپشت و پُرمو است و صورت ما کم پشت و کم مو؟».
حضرت فرمود: «اَلبَلَدُ الطَّیّبُ یَخرُجُ نَباتُهُ بِأِذنِ رَبِّهِ وَ الَّذی خَبُثَ لایَخرُجُ اِلاّ نَکِداً؛ گیاه زمینی که خوب و پاک است، به اذن پروردگارش خوب می روید و در زمین ناپاک، چیزی جز گیاه ناچیز و بی ارزش نمی روید[19]».[20]
جواب جاهل
مردی از بنی العباس به مأمون گفت: «علی را در خواب دیدم و به او گفتم: "تو ادعا می کنی که امیر و امام و خلیفۀ راستین مردم، تو هستی. اما بدان که اکنون، خلاقت در دست ما است و ما به آن سزاوارتریم". او هیچ پاسخی نداد و فقط گفت: "سَلاماً سَلاماً».
مأمون گفت: «اِذا خاطَبَهُمُ الجاهِلونَ قالوا سَلاماً؛ بندگان خوب خدا، وقتی از طرف افراد نادان، مورد خطاب قرار می گیرند، سلام می دهند[21]».[22]
پاداش نیرنگ
مردم بحرین، چندین بار از دست مغیره که والی آن سرزمین بود، به خلیفۀ دوم شکایت کردند تا او را عزل کند، اما او به شکایت آنان ترتیب اثر نداد. تا اینکه مغیره برای چند روزی، به مدینه رفت.
پیرمردی از اهالی بحرین، مردم را جمع کرد و به آنان گفت: «اگر صد هزار سکۀ نقره به من بدهید، کار مغیره را یکسره می کنم».
مردم آن مبلغ را تهیه کردند و او راهی مدینه شد و نزد خلیفه رفت و گفت: «مغیره، این صد هزار سکه را اختلاس کرده و به اموال مسلمین، خیانت نموده است. او آنها را نزد من به امانت گذاشته بود تا بعدها به او بازگردانم».
مغیره گفت: «ای خلیفه! من دویست هزار سکه به او داده بودم. او صد هزار سکۀ دیگر را برای خود برداشته و می خواهد آنها را بالا بکشد». پیرمرد، متحیر و پریشان شد و گفت: «به خدا قسم، او هیچ امانتی به من نسپرده بود و من دروغ می گفتم».
پس از روشن شدن قضیه، خلیفه به مغیره گفت: «اگر این سکه ها برای تو نیست، پس چرا به دروغ گفتی که دویست هزار سکه بوده است؟». مغیره گفت: «جَزاءُ سَئِّئَهٍ سَیِّئَهٌ مِثلُها؛ پاداش بدی، بدی کردن است[23]».[24]
ظریفه
به قول کتاب خدا: «ما نَنسَخ مِن آیَهٍ اَو نُنسِها نَأتِ بِخَیرٍ مِنها اَو مِثلَها؛ ما هر آیه و نشانه ای را که باطل یا متروک سازیم، بهتر از آن یا مثل آن را می آوریم[25]». و به قول بندۀ خدا:
چو ایزد ببندد زحکمت دری
ز رحمت گشاید در دیگری
و چه بسا صحیح تر این باشد که: «ز رحمت زند قفل محکم تری».
زیباترین آفریده
منصور، خلیفۀ عباسی با همسرش مشغول عشقبازی بود که به او گفت:« تو زیباتر و بهتر از ماه و خورشیدی». همسرش گفت: «مبالغه می کنی؟». منصور گفت : «به هیچ وجه مبالغه نمی کنم. به خدا قسم اگر تو بهتر از ماه و خورشید نبودی، تو را سه طلاقه می کردم».
زن بی درنگ لباسش را پوشید و گفت: «من دیگر بر تو حرام شدم، چون هیچ انسانی بهتر از ماه و خورشید نمی شود». منصور، آشفته و پریشان شد و از دانشمندان دینی فتوا و نظر خواست. همه فتوا دادند که طلاق صورت گرفته است.
یکی از دانشمندان گفت: «طلاق صحیح نیست؛ زیار خود خداوند فرموده است: «لَقَد خَلَقنا الانسانَ فی اَحسَنِ تَقویم؛ ما انسان را در بهترین صورت و ترکیب آفریدیم[26]». بنابراین، او بهتر از ماه و خورشید می باشد و خلیفه، سوگند ناحقّی نخورده است.
خواباندن فتنه
القادر بالله که از خلفای عباسی بود، بیمار شد و مرضش طول کشید. در همه جا شایع شد که او مرده است و شهر به هم ریخت.
القادر در روز جمعه به مسجد رفت و پس از خواندن نماز، خطاب به ابوالعباس حاجب که از درباریان بود، این آیه را خواند: «لَئِن لَم یَنتَهِ المُنافِقونَ وَالَّذینَ فی قُلوبِهِم مَرَضٌ وَ المُرجِفونَ فِی المَدینَهِ لَنُغِریَتَّکَ بِهِم ثُمَّ لا یُجاوِرونَکَ فیها اِلاّ قَلیلاً. مَلعونینَ اَینَما ثُقِفوا اُخِذوا وَ قُتِّلوا تَقتیلاً؛ انسان های مریض و دورویی که در شهر، اراجیف و شایعات پخش می کنند، اگر از کارشان دست برندارند، تو را بر آنان مسلط خواهم ساخت؛ به گونه ای که در اندک زمانی فراری شوند و تعداد کمی در اطراف تو باقی بمانند. این ملعون ها را در هر کجا که پیدا کردید، بگیرید و بکشید[27]». اندک زمانی پس از این سخنرانی، شهر آرام شد و فتنه ها خوابید.[28]
ظریفه
به قول کتاب خدا: «أَتَأمُرونَ النّاسَ بِالبِرِّ وَ تَنسَونَ اَنفُسَکُم وَ اَنتُم تَتلونَ الکِتابَ؛ آیا مردم را به نیکی سفارش می کنید و خود را فراموش می نمایید؟ در حالی که شما کتاب خدا را خوانده اید و اهل علم هستید![29]». و به قول بندۀ خدا:
واعظان کین جلوه بر محراب و منبر می کنند
چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند
گوییا باور نمی دارند روز داوری
کین همه قلب و دغل در کار داور می کنند
پرسشی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند
سه جرم به یک جرم
خلیفۀ دوم از جایی عبور می کرد که صدایی شنید. از بالای دیوار خانه، سرک کشید و دید زن و مردی با هم خلوت کرده اند. خلیفه فریاد زد: «ای دشمن خدا! گمان کردی که مرتکب گناه می شود و خداوند، گناه تو را پنهان نگه می دارد؟».
مرد گفت: « ای خلیفه! اگر من فقط یک گناه کردم، تو مرتکب سه گناه شدی. چون خداوند فرموده است: «لاتَجَسَّسوا؛ تجسس نکنید[30] و تو تجسس کردی. و فرموده: "و آتوا البُیوتَ مِن اَبوابِها؛ از درِ خانه ها وارد شوید[31]" و تو از دیوار وارد شدی. همچنین خداوند دستور داده است: "اِذا دَخَلتُم بُیوتاً فَسَلِّموا؛ هر گاه خواستید وارد خانه ای شوید، سلام کنید" تا اهل خانه آماده شوند. اما تو سلام نکردی و بدون اینکه ما آمادگی داشته باشیم، وارد شدی و ما را در این حال دیدی، خلیفه حق را به او داد و از خطای او گذشت.[32]*
شعر پیامبرانه
مردی که ادعای شعر و شاعری داشت، شعرش را پیش ادیبی خواند و از او نظر خواست. ادیب گفت: «من کمتر از آن هستم که در مورد پیامبران نظر بهم». شاعر گفت: «اما من پیغمبر نیستم». ادیب گفت: «تو پیامبر هستی و خودت نمی دانی». شاعر گفت: «به چه دلیل این حرف را می گویی؟».
ادیب گفت: «به خاطر اینکه خداوند در مورد پیامبرش فرموده است: " و ما عَلَّمناه الشِعر وش ما یَنبَغی لَه؛ ما به پیامبر خود، شعر و شاعری نیاموختیم و شعر گفتن شایستۀ او نیست[33]". گویا تو نیز از پیامبرانی و از شعر و شاعری، بهره ای نبرده ای».[34]
ظریفه
به قول کتاب خدا: «وَ ما عَلَی الرَّسولِ اِلاّ البَلاغ؛ فرستادۀ خدا، وظیفه ای جز رساندن پیام ندارد[35]». و به قول بندۀ خدا:
من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم
تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال
و همچنین: «حافظ! وظیفۀ تو سخن گفتن است و بس».
دوستی با مسیحیان
زرقان ادیب، ابوالعینای شاعر را دید که با مردی مسیحی گرم صحبت است. برای سرزنش و طعنه زدن به ابوالعینا گفت: «یا اَیُّها الذینَ آمَنوا لاتَتَّخِذوا و النَصاری اَولِیاء؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! با یهودیان و مسیحیان، دوست نشوید[36]».
ابوالعینا بی درنگ به او جواب داد: «لایَنهکُمُِ اللهُ عَنِ الَّذینَ لَم یُقاتِلوکُم فِی الدّینِ وَ لَم نُخرِجوکُم مِن دِیارِکُم اَن تَبَرّهُم وَ تُقسِطوا اِلَیهِم؛ خداوند از نیکی کردن و عدالت ورزیدن به کسانی که در مورد دین، با شما نجنگیده اند و شما را از شهرهایتان بیرون نکرده اند، نهی نکرده است[37] »[38].
نماز پرغلط
یحیی بن خالد مشغول خواندن نماز بود و چند نفر به او اتقدا کرده بودند. یحیی نماز را بسیار بلند، طولانی و پرغلط خواند. بعد از نماز، یکی از مأمومین گفت: «اَکثَرَ یحیی غَلَطاً فی قُل هُو اللهُ أحد؛ یحیی در قل هو الله احد، غلط فراوانی داشت ».
دوّمی گفت: «قَامَ یُصَلّی دائِباً حَتّی اِذا اَعیی قَعَد؛ نماز را با رنج و مشقت خواند تا اینکه از پا درآمد و نشست ». سومی گفت: «کَاَنَّما لِسانُهُ سُدَّ بِحَبلٍ مِن مَسَد؛ گویا زبانش به وسیلۀ طنابی بسته شده بود ».
چهارمی گفت: «یَزحَرُ فی مِحرابِه زَحیرَ حُبلی لِلوَلَد »؛ او همچون زن آبستنی که از درد بنالد، در محراب می نالید».
ظریفه
به قول کتاب خدا: «لَو بَسَطَ اللهُ الرّزقَ لِعِبادِه لَبَغَوا فِی الاَرض؛ اگر خداوند رزق و روزی را بر بندگانش گسترش دهد، آنان در زمین، گردن کشی و نافرمانی می کنند[39] ». و به قول بندۀ خدا: « خدا خر را شناخت و شاخش نداد». و به قول دیگر: «مور همان بِه که نباشد پرش». اما قول شاعرانه تر این که:
آن دو شاخ گاو اگر خر داشتی
یک شکم در آدمی نگذاشتی
آیۀ مهمانی
یونس نحوی[40]، وارد قبیله ای شد. همۀ مردان قبیله جهت انجام کار، بیرون رفته بودند. یونس که گرنه و بی پول بود، بای پر کردن شکم، ترفندی زد و به زن ها گفت: «وقت نماز است. اگر بخواهید، با هم نماز جماعت بخوانیم». زن ها قبول کردند و نماز جماعت برگزار شد.
یونس بعد از خواندن سورۀ حمد، گفت: «یَا اَیَّها الَّذینَ امَنواۀ اذا انزلل بِکُم الضَیفُ، فَلتَقُم رَبَّه البیتِ فَتَملَأ قَعباً زَبَداً و قَعباً تَمراً. فَانَّ ذلک خَیرٌ و اَعظمُ اجراً؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، اگر مهمانی برای شما آمد، کدبانوی خانه ظرفی پر از سرشیر و ظرفی پر از خرما برای مهمان بیاورد. به راستی که این کار، کاری خوب و پسندیده است و اجر و پاداش فراوانی دارد[41]».
بعد از تمام شدن نماز، زن ها بی درنگ به خانه رفته و ظرف های پر از غذا آوردند و یونس از انواع غذاهای رنگارنگ و لذیذ تناول کرد.
شب که مردها بازگشتند، یکی از زن ها، جریان را برای شوهرش نقل کرد و گفت: «هیچ گاه آیه ای به زیبایی آیۀ امروز نشنیده بودم». مرد گفت: «خداوند نسبت به بندگانش دلسوز و مهربان است و هر روز آیۀ جدیدی نازل می کند تا ما را به مکارم انسانی راهنمایی نماید»[42]*
آیات دوست داشتنی
از بنان طفیلی که پرخور و شکم پرور بود، پرسیدند: «کدام آیۀ قرآن را دوست داری؟». «ما لَکُم اَلاّ تَأکُلُوا؛ چرا نمی خورید؟[43]».
پرسیدند: « کدام آیه را بیشتر به کار می بندی؟». گفت: «کُلُوا و اشرَبوا؛ بخورید و بیاشامید[44]». پرسیدند: «کدام آیه ورد زبانت می باشد؟». گفت: «رَبَّنا اَنزِل عَلَینا مائِدَهً مِنَ السَّماء؛ پروردگارا! برای ما سفره ای آراسته به طعام های رنگارنگ، از آسمان فرو فرست[45]». گفتند: « به کدام حدیث پایبندی؟». گفت: «به حدیث پیامبر که فرموده است: «لو دُعیتُ اِلی کُراعٍ لَاُجیب؛ اگر به خوردن کله پاچه دعوت شوم، حتماً اجابت می کنم».[46]
ظریفه
به قول کتاب خدا: «لاتَجعَل یَدَکَ مَغلولَهً الی عنقک ولا تبسطها کل البسط؛ هرگز دست بسته نباش و بخل نورز و بیش از حد نیاز گشاده دستی نکن[47]». و به قول بندۀ خدا:
نه چندان بخور کز دهانت برآید
نه چندان که از ضعف جانت درآید
تکلم با قرآن
عبدالله بن مبارک می گوید: در سفر حج، از کاروان دور افتادم و به زنی برخوردم و از او پرسیدم: «کیستی؟». گفت: «قُل سَلامٌ فَسَوفَ یعلَمون؛ سلام کن، سپس ...[48]». سلام کردم و او در جواب سلام من گفت: «سلامٌ قولاً من رَبّّ رحیمٍ؛ سلامی از جانب خداوند مهربان[49]».
گفتم: «در این بیابان چه می کنی؟». گفت: «مَن یُضلِلِ اللهُ فَلا هادیَ لَهُ؛ کسی را که خداوند گمراه کرده باشد، هدایت گری ندارد[50]». فهمیدم گم شده است.
پرسیدم: «از کجا می آیی؟». گفت: «یُنادَونَ مِن مَکانٍ بعیدٍ؛ از جایی دور ندا می دهند[51]». گفتم: «به کجا می روی؟». گفت: «للهِ علی الناسِ حجُّ البَیت؛ به خاطر خدا، زیارت کعبه بر مردم واجب است[52]». دانستم به مکه می رود.
پرسیدم: «چه مدت در این بیابان بودی؟». گفت: «ثَلاثَ لَیالٍ سَویّاً؛ سه شب تمام[53] ». گفتم: «غذا می خوری؟». گفت: «و ما جَعَلناهم جَسَداً لا یَأکُلونَ الطَّعام؛ آنان را به گونه ای نیافریدیم که غذا نخورند[54]».
مقداری غذا ب او دادم و پرسیدم: «در این سه روز، آّ و غذا از کجا می آوردی؟». گفت: «هُوَ یُطعمنی و یسقین؛ خداوند مرا سیر و سیراب می گرداند[55]».
گفتم: «چرا به وسیلۀ آیات قرآن سخن می گویی؟». گفت: «ما یَلفظُ من قَولٍ الاّ لَدَیه رقیبٌ عتیدُ؛ انسان هیچ سخنی بر زبان نمی راند مگر اینکه مراقبی آمادۀ ثبت آن است[56]».
گفتم: «بشتاب تا به کاروان برسیم». گفت: «لا یُکَلّفُ اللهُ نَفَساً الاّ وُسعَها؛ خداوند، بیش از توان کسی، از او کار نمی خواهد[57]».
گفتم: «پشت سر من، بر شتر سوار شو ». گفت: «لَو کان فیهما الههٌ الا اللهُ لَفَسَدَتا؛ اگر در زمین و آسمان، خدایی جز خداوند یگانه بود، به تباهی کشیده می شدند[58] ».
شتر را خواباندم تا او سوار شود. گفت: «قل للمومنین یغضُّوا من ابصارهم؛ به مردان با ایمان بگو چشم های خود را فرو نهند[59] ». چشمم را به زمین دوختم تا سوار شود. هنگام سوار شدن گفت: «سبحانَ الذی سخَّرَ لنا هذا؛ پاک و منزه است خدایی که ما را بر این چیره ساخت[60] ».
مهار شتر راگرفتم و در حال خواندن آواز، به سرعت آن را راندم. گفت: «وَ اقصد ی مشیک واعضضُ من صوتک؛ در راه رفتن، میانه رو باش و صدایت را آهسته کن[61] ». ساکت شدم و از سرعتم کاستم.
مقداری که راه رفتیم، از او پرسیدم: «شوهر داری؟» گفت: «لا تَسألوا عَن اشیاءَ اِن تُبدَ لَکُم تَسؤکُم؛ از چیزهایی که اگر آشکار گردد موجب ناراحتی شما می شود، نپرسید[62]». متوجه شدم که سؤال بی موردی کرده ام. به همین جهت ساکت شدم و به راه خود ادامه دادم.
وقتی به قافله رسیدیم، پرسید: «کسی را در این قافله داری؟». گفت: «اَلمالُ وَ البتونَ زینهُ الحیاهِ الدُّنیا؛ مال و پسران، زیور زندگی دنیا هستند[63]». فهمیدم پسرانش در قافله اند.
پرسیدم: «نامشان چیست؟». گفت: «یا داوُودُ اِنّا جَعَلناکَ خلیفَهً فی الاَرضِ[64]. وَ ما مُحمَّدُ اِ لّا رَ سول[65]. یا یَحیی خُذِ الکِتابَ[66]. یا موسی اِنّی اَنَا رَبُّکَ[67]؛ فهمیدم نامشان، داود، محمد، یحیی و موسی است.
پرسیدم: «کارشان چیست؟». گفت: «وش عَلاماتٍ وَ بِالنَّجمِ هُم یَهتَدونَ؛ به وسیلۀ نشانه ها و ستارگان، راه یابی می کنند[68]». دانستم پسرانش راهنمای قافله هستنند.
پسرها را با همان نام هایی که گفته بود، صدا زدم. همه حاضر شدند. زن به آنها گفت «فَبعَثوا اَحَدَکم بِوَرَقِکُم هذِهِ اِلَی المَدینَهِ فَلیَنظُرَ اَیُّها اَزکی طَعاماً فَلیَأتِکُم بِرِزقٍ مِنهٌ؛ یک نفر از خودمان را به شهر بفرستید تا با این پول، بهترین غذا را تهیه کرده و بیارود[69]». یکی از آن جوانان رفت و غذایی آورد.
پس از خوردن غذا، به یکی از پسرها گفت: «اِستَأجِرهُ اِنَّ خَیرَ مَن اِستَأجَرتَ القَوِیُّ الاِمینُ؛ به او اجرت بده. او بهترین کسی است که استخدام کرده ای و نیرومند و مورد اعتماد است[70]».
پسرها هدیه ای آوردند. زن گفت: «وَ اللّهُ یُضاعِفُ لِمَن یَشاء؛ خداوند برای هر کس که بخواهد، چند برابر می کند[71]». پسرها رفتند و هدیه های بیشتری آوردند.
از آن پسرها پرسیدم: « این زن کیست که هم، پرسش ها را با قرآن پاسخ می دهد؟». گفتند: « او فِضّه، کنیز حضرت زهرا- صلوات الله علیها- است که بیست سال است فقط با آیات قرآن، سخن می گوید».[72]
ظریفه
به قول کتاب خدا: «اِذا خاطَبَهُمُ الجاهِلونَ قالوا سَلاماً؛ هنگامی که افراد نادان، ایشان را مورد خطاب قرار می دند، آنان سلام می کنند[73]». و به قول بندۀ خدا: «جواب ابلهان خاموشی است».
ظرف بخیلان
بخیلی دستور داد بر روی ظرف غذایش بنویسند: «وَمَن لَم یَطعَمهُ فَاِنَّهُ مِنّی؛ هر کس از آن نخورد، از من است[74]». و بر روی کوزه اش نوشته شود: «فَمَن شَرِبَ مِنهُ فَلَیسَ مِنّی؛ هر کس از آن بنوشد، از من نیست[75]».
دوستی با گمراهان
متوکل عباسی از ابوالعینا پرسید: «نظرت در مورد ابن مکرم و عباس بن رستم چیست؟». گفت: «اِثمُهُما اَ کبَرُ مِن نَفعِهِما؛ ضررشان بیش از نفعشان است[76] ».[77]
خداوند عزیز
اصمعی مشغول خواندن قرآن بود که گفت: «اَلسارِقُ وَ السّارِقَهُ فَاقطَعُوا اَیدِیَهُما جَزاءً بِما کَسَبا نَکالاً مِنَ اللهِ[78] وَ اللهُ غَفورٌ رَحیمٌ؛ دست های مرد و زن دزد را به خاطر کیفر عملشان و عقوبتی که خداوند بر آنان مقرر داشته است، قطع کنید. خداوند، بخشنده و مهربان است ».
عرب بیابان گردی که در کنار او نشسته بود، پرسید: «این کلام کیست؟». اصمعی گفت: «کلام خدا است». عرب گفت: «دوباره بخوان ». او دوباره خواند. عرب گفت: «این کلام خدا نیست».
اصمعی متوجه اشتباهش شد و به جای «والله غفور رحیم»، گفت: «والله عزیز حکیم؛ خداوند، عزیز و حکیم است». عرب گفت: «حالا درست شد».
اصمعی تعجب کرد و پرسید: «مگر تو همۀ قرآن را حفظ هستی؟». گفت: «نه» پرسید: «پس از کجا فهمیدی که من اشتباه خواندم؟».
عرب گفت: «ای مرد ساده دل! خدا عزیز است که به بریدن دست، حکم می کند. اگر بخشنده و مهربان بود که چنین حکمی نمی کرد».[79]
ظریفه
به قول کتاب خدا: «اَّلَکُمُ الذَّکَرُ وَ لَهُ الانثی، تِلکَ اِذاً قِسمَهٌ ضیزی؛ آیا مردها و پسرها برای شما باشند و زن ها و دخترها برای او؟ این، تقسیمی ناعادلانه است[80]». و به قول بندۀ خدا:
آن گربۀ مصاحب بابا از آن تو
و آن قاطر چموش لگدزن از آن من
از سقف خانه تا به ثرّیا از آن تو
از صحن خانه تا به لب بام از آن من
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
کسی که فاتحه الکتاب را بخواند گویا تورات، انجیل، زبور و قرآن را خوانده است.[81]
سوره بقره او را نجات داد
جوانی نزد امیرالمؤمنین علیه السلام آمد و به دزدی خود اعتراف کرد تا مورد اجرای حد قرار گیرد و از این گناه پاک گردد و در نتیجه از مشکلات آخرتی آن نجات یابد.
(با توجه به اینکه او جوان بود و متنبه شده بود و از طرفی جز اقرار خود، دلیل و بینه ای بر علیه او اقامه نشده بود و در چنی موردی امام مسلمنین می تواند عفو کند، امیرالمؤمنین علیه السلام تمایل به اجرای حد سرقت بر او نداشت).
حضرت به او فرمود: تو جوان هستی و اقرار و امادگی تو را برای اجرای د به حساب نمی آورم و از او سؤال کرد: از قرائت قرآن چیزی می دانی؟ عرض کرد: آری، سورۀ بقره دستت را به تو بخشیدم (و به خاطر دزدی قطع نخواهم کرد)[82].
تکرار آیات سوره کافرون
ابوشاکر دیصانی یکی از مادیگرایان عصر امام صادق علیه السلام از ابوجعفر اَحوَل دلیل تکرار آیات سورۀ کافرون را سؤال کرد، و گفت آیا ممکن است شخص حکیم این چنین تکراری در کلامش باشد؟
ابوجعفر پاسخی نداشت، چیزی نگفت تا وارد مدینه شد و این سؤال را از امام صادق علیه السلام پرسید.
حضرت فرمود: علّت تکرار این بود که قریش به رسول خدا صلی الله علیه و آله پیشنهاد کردند که یک سال تو خدایان ما را بپرست، سال دیگر ما خدای تو را می پرستیم، و دوباره سال بعد تو خدایان ما را پرستش کن و سال چهارم ما خدای تو را می پرستیم و چون آنها تکرار کردند خداوند هم در پاسخ سخن آنها ایات را مکرّر فرمود.
هنگامی که ابوجعفر این پاسخ را برای ابوشاکر بیان کرد او گفت: این سخن تو نیست بلکه از امام صادق علیه السلام است.[83]
[1]- برخی از مردم کلمه ی کافِر را به شکل کافَر تلفظ می کنند که این کار غلط است.
[2]- واقعه، 34.
[3]- لطایف الطوایف، ص 21.
[4]- رعد، 32.
[5]- نوح، ص 22.
[6]- سرگذشتهای تلخ و شیرین قرآن، ج 2، ص 224.
[7]- نور، 26.
[8]- عبدالرحمن محمدی هیدجی، اندیشه های روشن، ص 63
[9]- اسراء، 7.
[10]- طه، ص 17.
[11]- صه، ص 18.
[12]- قصص العلما، ص 345.
[13]- مسد، 1.
[14]- مسد، 4 و 5.
[15]- تغابن، ص 15.
[16]- ق، ص 19.
[17]- سرگذشت های تلخ و شیرین قرآن، ج 1، ص 142.
[18]- زمر، 9.
[19]- اعراف، 58.
[20]- کنز الدقایق، ذیل آیۀ 58 سورۀ اعراف.
[21]- فرقان، 63.
[22]. سفینه البحار، ج 1، ص 79.
[23]- شوری، 42
[24]- جوامع الحکایات، ص 143.
[25]- بقره، 106.
[26]- تین، 4.
[27]- احزاب، 60.
[28]- بزم ایران، ص 298.
[29]- بقره، 44.
[30]- حجرات، 12.
[31]- بقره، 189.
[32]- زهر الربیع، ص 16.
4- قابل توجه کسانی که برای انجام امر به معروف و نهی ز منکر، در زندگی دیگران تحسس می کنند؛ آبروها می برند؛ با فاش کردن گناه دیگران، اشاعۀ فحشا می کنند؛ از غیبت و تهمت و دروغ و افترا، باکی ندارند و این فریضۀ بزرگ الهی را، نه برای خشنودی پروردگار، بلکه برای ارضای هواهای نفسانی و پاسخگویی به عقده های درونی و اغراض شخصی و شوم و شیطانی انجام می دهند.
[33]- یس، 69
[34]- بزم ایران، ص 235.
[35]- مائده، 99.
[36]- مائده، 51.
[37]- ممتحنه، 8.
[38]- بزم ایران، ص 84.
[39]- شوری، 27.
[40]- در سال 80 ه.ق به دنیا آمد و سال 182 ه.ق در 102 سالگی درگذشت.
[41]- در واقع، این آیۀ قرآن نیست؛ بلکه ساخته و پرداختۀ خود یونس است.
[42]- اندیشه های روشن، ص 61
*- اگر چه آگاهی مردم این عصر تا حد زیادی بالا رفته و هر کس و ناکسی این هنر را ندارد که آیه ای بسازد و برای رسیدن به مطامع دنیوی خود، آن را به کار بندد، اما هنوز هم کسانی پیدا می شوند که با زیرکی تمام، آیات و روایات معصومین را به هر شکل ممکن، تأویل و توجیه نمایند و برای اغراض سوء و شیطانی استفاده کنند.
[43]- انعام، 119.
[44]- بقره، 60.
[45]- مائده، 114.
[46]- لطایف الطوایف، ص 149
[47]- اسراء، 29
[48]- اسراء، 29.
[49]- یس، 58.
[50]- اعراف، 16.
[51]- فصلت، 44.
[52]- آل عمران، 97.
[53]- مریم، 10.
[54]- انبیاء، 8.
[55]-شعرا، 79.
[56]- قٍ 18.
[57]- بقره، 286.
[58]- انبیاء، 22.
[59]- نور، 30.
[60]- زخرف، 13.
[61]-لقمان، 19.
[62]- مائده، 101.
[63]- کهف، 42.
[64]- ص، 26.
[65]- آل عمران، 144.
[66]- مریم، 12.
[67]- طه، 11.
[68]- نحل، 16.
[69]- کهف، 16.
[70]- قصص، 26
[71]- بقره، 261.
[72]- بحار الانوار، ج 43، اعلام النساء المؤمنات.
[73]- فرقان، 63.
[74]- فرقان، 63.
[75]- بقره، 249.
[76]- مطففین، 29.
[77]- بزم ایران، ص 83.
[78]- مائده، 38.
[79]- کشکول شیخ بهایی، ج1، ص 456.
[80]- نجم، 22.
[81]- درِّالمنثور، ج 1، ص 4
[82]. وسائل الشیعه، ج 18، ص 488.
[83]- تفسیر نمونه، ج 27، ص 388.