بسم الله الرحمن الرحیم

مثنوی ثارالله

دلم مهمان دریای حسین است

تمام جان کف پای حسین است

شکوه هر دو عالم را خدا داد

علمدارش که سیمای حسین است

دلم در کربلایش جا بمانده

تمام عشق صحرای حسین است

خداوندا نما آمرزشی دل

همه جانها تماشای حسین است

بهشت و جنت اهل سماوات

نگاه و دلبری های حسین است

بود هر برگ برگ دفتر من

به لطف یار امضای حسین است

شهادت قسمت ما میشد ای کاش

علمدارش جلو پای حسین است

حدیث عشق را با تو سرودم

تمام عشق دنیای حسین است

مرا در منزل جانان چو منزل

دهندم آن به اهدای حسین است

شود وارد به جنت هر کسی که

شفاعت کشته نام حسین است

درون قبر روضه خوان آقام

سرای من تولای حسین است

بود بود و نبودم بهر مولا

حقیقت ها تجلای حسین است

 

   رضا قارز