زینب طائیه دار صبرفاطمه .رضا قارزی
زینب طائیه دار صبرفاطمه
یاحسین ای ماهتاب آفرینش و زینب آن شکوه اهل بینش
پراشک دمادم روح جانست وذکر مادرش آرام جانست
غم را شکسته است صبر زینبی فلک دار آسمان بود دختر علی
در یاد زینب زهرا بسی گریست چشمان دل که این چه ماتمیست
داستان شکوه زهرا عزت همه صبراش بودجلال علی فاطمه
دررحلت نبی مکرمش چه اشک ها غصب ولایت مولا سیلی خصم ها
آفتاب غریب عالم وحصیر و بوریا فرق شکافته علی آن بابای جان ما
آتش گرفته بود زندگی وخانه علی آری بگیرد آتش آخر دشمن آن ولی
آن بعض کوچه تا خرابه بود پیام آن یادگار چادر زهراست والسلام
غسل و کفن و دفنی وآه شبانه ای رفته روح علی امام و نبی فاطمی
خون حسین وارثش آید به بین ما گیردکه انتقام سیلی وخون امام ما
خون تابوت حسن و سینه حسین آری بییاید منتقم گودال نورعین
از فرق شکافته تا عمود و علقمه از محسنِ علی تااصغروجان فاطمه
روبه شش گوشه ترین قبله ی عالم
هر صبح
بردن نام حسین بن علی ،میچسبد
السلام علَی الْحسَیْن
وعلی علی بْن الْحسین
وعلی اولادالحسین
وعلی اصحاب الحسین
رضا قارزی
