گویا سرت به کجاوه شکسته است-شعر-رضا قارزی
بسم الله الرحمن الرحیم
گویا سرت به کجاوه شکسته است
ماهت همان سر یستت که زمولابریده است
بر نیزه کرده عدو عشق زینب اش
آری شکوه روضه ی ولا راندیده است
به یاد قنوتت ودعایت ای دوست
وکربلای زینب
ای شیر مرد قافله عشق آقا جان
ای مستجاب دعایت
دستهای دعایمان رانخواهیم گذاشت
به زمین افتدتا بیایی
اللهم عجل لولیک الفرج
رضا قارزیhttps://eitaa.com/obodiyatekhoda
+ نوشته شده در جمعه ۱۳۹۸/۱۱/۰۴ ساعت ۹:۲۰ ق.ظ توسط رضاقارزی (rezagharezi (obodiyatekhoda
|
