نام قشنگش عباس.رضا قارزی
نام قشنگش عباس
کاشف الکرب بود نام قشنگش عباس او دلش غرق تمنای دیدار یاس
روی چشمت جا ی آقایت حسین بین ابروهای تو باشد که بین الحرمین
ساقی دربارحسین به چه شرابی دارد بنویسید سکینه چه عمویی دارد
راز مردی توعباس بودیاد خدا نام تو یاور مردان خدا هست
زور عباس علی به چه تماشادارد ذوالفقار ابرویت به چه تمنا دارد
ای گل ماه پیش توطوفان هیچ است دشمنان پیش تو به میدان هیچ است
وسط گودی میدان علی آمده است اوست عباس علی شیرولی آمده است
ما همه از نگهت رو به زمان دوخته ایم درس مولاطلبی را ز تو آموخته ایم
برمشام جان می رسد هردم صفای نینوا عاشقم جان دادهام کوی ابالفضل خدا
عاشق به عباس گفته می شود
اواسیر رب حسین وفاطمه وعالم اسیر او
ای دل تابحال عاشق شده ای
به آل مرتضی وقمرالعشیره عباس ابن علی
آری گویا رنگ رخت داد میزند
در مکتب حسین سازش به کفر ننگ است ننگ
وعزت عبد خدای حسن بودنست
سقای کودکانم آشفته گشته جانم فردا به دشت غمها آواره کاروانم
بر لب رسیده جانها آماده شهادت آید یه روزگاری راحت شود روانم
رضا قارزی
